عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 79 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
4071
6322
23673
114477
31020344
Your IP: 44.212.26.248

بخشی از آئین عزاداری در شهر مقدس قم

عزاداری در شهر قم به دلیل وجود مرقد مبارک حضرت معصومه (س) و به واسطه مذهبی بودنش ، جلوه خاصی دارد که شاید در شهرهای دیگر کمتر دیده می شود. دسته های عزاداری از گوشه و کنار شهر ، از مساجد و تکایا و حسینیه ها ، آهسته آهسته حرکت می کنند در اطراف حرم به هم می پیوندند. این دسته ها از قشرهای متفاوتی تشکیل می شوند و می توان گفت که بیشتر آنها از شهرها و فرهنگهای غیر از خود قم می باشند چرا که قم به واسطه مقدس بودنش ، مهاجرین بسیاری را در خود پذیرفته است. این مهاجرین با فرهنگهای متفاوت از فارس و عرب و ترک وکرد و سیاه و سفید و داخلی و خارجی و همچنین شهرهای متفاوت ایران می باشند که هر کدام شیوه و روش خاص خودشان را در عزاداری به کار می برند.

از کشورهای خارج ایران به خصوص از قاهره ، هند و پاکستان و افغانستان و همچنین طلاب و مردم عرب منطقه خلیج فارس و عراق و لبنان ، بسیار به چشم می خورند که البته هرچند هر کدام با رسم و رسوم خاص خود به عزاداری می پردازند ولی فرهنگ عزاداری آنها تا حدودی رنگ و بوی ایرانی به خود گرفته است. یکی از عواملی که بسیار بر مذهبی بودن شهر قم تأثیر گذاشته و آن را از دیگر شهرهای ایران وحتی مشهد ، متمایز کرده وجودحوزه علمیه به عنوان یکی از مراکز بزرگ جهان اسلام در این شهر است. وجود علمای بزرگ اسلامی که پس از تأسیس حوزه علمیه به دست آیت الله حائری یزدی در این شهر ، ظهور کردند ، خود عامل مهمی در ترویج فرهنگ عزاداری در ایام محرم و نیز در ایام دیگر بوده است.این عامل همچنین سبب شده است که بعضی از خرافاتی که در گذشته مرسوم بوده کم کم از میان برود و عزاداری، شکل واقعی تر و اسلامی تری به خود بگیرد. به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند همه شهرهای دیگر ، قم نیز تحت تأثیر انقلاب قرار گرفته و مردم با شور و شوق بیشتر و خرافات کمتری در صحنه عزاداری حاضر می شوند.

از جمله مواردی که قبلاً در قم مرسوم بوده و اینک از بین رفته است مراسم قمه زنی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال دستور موکد رهبر انقلاب ، آیت الله خامنه ای ، که آن را هتک حرمت اسلام خواندند. به کلی از میان رفت و برچیده شد. موارد دیگری مانند درگیری ها و زدو خوردهایی که بین دسته های عزاداری برای پیشدستی در دسته در کردن به سوی حرم مطهر به وجود می آمد ، پس از انقلاب اسلامی به وسیله هماهنگی ها و برنامه ریزی هایی که شده است از میان رفته و حل شده است. بنابراین با توجه به بافت های فرهنگی مختلف که امروزه در قم وجود دارد می توان گفت که شکلهای عزاداری امروز قم تا حدی با گذشته ها متفاوت است. ولی به هر حال شکلهای امروزی نیز بسیار متأثر از شکلهای گذشته عزاداری در قم است.

 

«پیشینه ی عزاداری در قم» :

تاریخ دسته های عزاداری در قم به عهد اشعریها می رسد و ابتدا آنان بودند که به این کار اقدام کردند. اما با توجه به خاطراتی که سینه به سینه از پدران نقل شده ، قدیمی ترین دسته عزاداری مربوط به محله میدان میر است که در ادوار گذشته به سوی حرم مطهر می رفت و با پیدایش تکایای دیگر از قبیل سنگ سیاه و چهار مردان و ...

همیشه برای پیشدستی در دسته در کردن به سوی حرم ، زد و خوردهایی بین عزاداران میدان میر با دسته های نوبنیاد برای وارد شدن به حرم مطهر در می گرفت که گاهی این دسته و گاهی دسته دیگر غالب می شد.بالجمله میدان میریها پیشقدمی در دسته های عزاداری را حق بلامنازع خود می دانستند و از این جهت علمی داشتند به نام علم رخت پوشانیده میدان میر و این علم بسیار معروف بود ، چون در گذشته درهر محلی ، یک یا چند طایفه زندگی می کرد. در میدان میر هم به غیر از طایفه اشعریها طوایف دیگری سکونت داشتند.و نیز گروهی هم برای عزاداری به آنجا می رفتند و برای اینکه از مردان جنگی هر طایفه به هنگام زد و خورد با دسته های دیگر ، کسی نگریزد از اثاثیه ، آنان لباسهایی از قبیل ، یل ، چادر ، چارقد ، روبنده ، پیراهن و چاقور گرویی گرفته و بر چوب بلندی نصب می کردند که آن را علم رخت پوشانیده می گفتند و چنانچه ذکر شد این اولین دست هایی بود که در قدیم الایام به طرف حرم مطهر می رفت.تحقیقات باستان شناسان راجع به تکیه سنگ سیاه نشان می دهد.که سابقه تکیه مذکور به بیش از چهار صد سال می رسد. سومین دسته عزاداری مربوط به محله چهار مردان است. و دسته های دیگر عبارتند از :

دسته تکیه ، عشقعلی ، دسته تکیه حاج سید حسن ، دسته تکیه ملا محمود ، دسته تکیه یزدیها ، دسته تکیه باغ پنبه و دسته تکیه شاهزاده حمزه (ع). دسته های یاد شده مربوط به قبل از سال 1300 شمسی بوده اند که برای عزاداری در روز عاشورا به طرف حرم مطهر می رفتند.دسته های عزاداری شاه خراسان ، چهل اختران ، عربستان ، سیدان ، تکیه دسته خروس ، آل جوی ، گذرجدا و ارک از سال 1300 شمسی به بعد پدید آمدند و دسته های معروف دیگر که بعد از شهریور 1320 و پایان ممنوعیت عزاداری به ظهور رسیدند عبارتنداز : دسته میرزای قمی ، دروازه کاشان ، پنجه علی ، کوه حکیم ، شاهزاده ظهیر ، گذر صادق و تکایای جدید التأسیس دیگر.

در گذشته عظمت معنوی دسته های عزاداری قم در تمام کشور پیچیده بود و بدین جهت بسیاری از مردم از جمله رجال شهرهای دیگر در ایام محرم به قم می آمدند. در قدیم الایام محرم به قم می آمدند. در قدیم الایام چون مسیر عبور عزاداران به مانند امروز قیر اندود نبود. به ناچار عده ای ، سحرگاهان تمامی مسیر عزاداران را ، آب پاشی می کردند تا بدین وسیله از برخاستن گرد و خاک و شیوع بیماری جلوگیری کنند.قبل از اینکه هر دسته محلی به حرکت درآید ذکر دمی را حفظ نموده ، به دستور سر دسته آن محل پرچم بزرگی را در سر راه کولی خون قرار می دادند و تعدادی از جوانان قوی دست را برای نگهبانی می گمارند. در محله های قدیمی عده ای هم سپیده دم روز عاشورا در کوچه ها به طبل زنی می پرداختند و بدین وسیله مردم را برپایی دسته عزاداری خبر می کردند.

در قدیم در جلوی هر دسته ، شیپور زنی سوار بر اسب و تعدادی پیاده در حال طبل زدن حرکت می کردند ، برنامه های دسته های عزادار نوحه گری و سینه زنی بود و در اواخر عهد قاجار ، حاج سید حسن علوی سردسته هیئت تجار واقع در مسجدامام حسن (ع) برای اولین بار به تقلید از عزاداران تهران دسته زنجیر زنی راه انداخت و سنج زنان هیئت مذکور ، زنجیر زدن عزاداران را هماهنگ می کردند. در تکیه باغ پنبه ، هنگام عزاداری در شب ، از طرف سرپرست هیئت دو سوار به سلامگاه (سر قبرستان) مامور می شده و در حالی بین آن دو سوار طبقی قرار داده و چراغ توری پرنوری روی آن گذاشته بودند شیپور حاضر باشی می زدند. به این معنی که مردم برای تماشا حاضر شوند. آنگاه از تکیه باغ پنبه در مسیر حرکت عزادارن حدود یکصد و چهل طبق که روی آنها شمعدانهای بلوری (یک شاخه و دو شاخه  و سه شاخه) راغهای پایه مرمری و الوان قرار داده بودند حرکت می دادند و این منظره های بس دیدنی داشته است و عزادارانی که پشت سر می رسیدند طبق ها را بر روی سر گرفته با شکوه تمام به طرف حرم مطهر می رفتند. در قدیم یک یا چند نفر در جلوی دسته عزادار راه می افتادند و اسپند دود می کردند. عده ای کاه و خاک و خاکستر بر سر عزاداران می ریختند ، جمعی دیگر گلاب به سرو روی دسته ها می پاشیدند بعضی از افراد ، طبق نذری که داشتند با لباس چرمین و مشکی که بر دوش می گرفتند به عزاداران و تماشاچیان آب می دادند.

عده ای نیز در ظرف مسی مخصوصی تربت می گذاشتند و به سر و پیشانی عزاداران می مالیدند.در قدیم رسم بود که روز سیزدهم ماه محرم یعنی عاشورا ، در تکایای مهم شهر ، دسته های عزادار ، (عقال) عربی به سر بسته و شالی نیز به کمر می بستند و بیل و کلنگ و کوزه کوچکی به نام قلقلک بر دوش می گرفتند و به تقلید از طایفه بنی اسد ، که بعد از روز عاشورا برای دفن هفتاد و دو تن شهید کربلا رفتند ، اینان نیز به حرکت در آمده ، در بیرون شهر نزدیک خاک فرج به مصلی می رسیدند. در آنجا یک نوحه خوان بر روی منبری که از گچ ساخته بودند و بسیار با ارزش بود ، می ایستاد و نوحه خوانی می کرد و مردم به سر و سینه می زدند ، و پس از عزاداری به شهر باز می گشتند هنگام حرکت به طرف مصلی شعارشان این بود :

می رویم خاک به سر تا به سر خاک حسین              تا سپاریم به خاک آن تن صد چاک حسین

«کمکی رفتن» :

به این صورت که بنا به دعوت قبلی و توافق سران تکیه ها ، مثل تکیه ارک یزدیها ، که عده ای از تکیه ارک به تکیه یزدیها می رفتند و در برپایی دسته عزاداری همراهی می نمودند و در روز بعد دسته تکیه یزدیها به کمک ارک می شتافتند تا اینکه به مرور ایام و کثرت دسته ها راه بندانهای موالی به وجود آمد. دسته شام غریبان در غروب حزن انگیز عاشورا برگزار می گردید و می گردد و بنیانگذار آن آقا سید حسین علوی سردسته هیئت تجار قم بود در آن زمان که برق وجود نداشت قریب سه هزار نفر در مسجد امام حسن عسگری (ع) گرد آمده ، هر کدام شمعی (شمعهای نیم متری) بدست گرفته با نوحه خوانی و بر سرو سینه زنان به طرف حرم مطهر می رفتند بسیاری از اهل قم و دیگر شهرها در مسیر دسته ها یا پشت بام ها قرار می گرفتند. حتی پشت بامها وگلدسته های حرم مطهر خصوصاً بام ایوان آیینه مملو از جمعیت می شد. عزادارن در قدیم. موارد زیر را جزو وظایف خود می دانسته اند :

1- عزادار پیراهن سیاه به تن کند.

2- سرش برهنه باشد

3- پایش برهنه باشد

4- به سر و روی خود تربت بمالد

5- آستین خود را تا نیمه بالا بزند

6- خود را غمگین و حزن آلود نشان بدهد

7- حتی المقدور ازخوردن و آشامیدن امساک کند و در هنگام عصر غذای مختصر و ساده ای مثل شیر بیاشامد.

8- باید خالصاً و مخلصاً برای خدا به این کار اقدام نماید.

در قدیم تعدادی از هیئتهای عزاداری که سقاخانه داشته اند ، بعد از حرم مطهر به خانه علما وارد می شدند ولی اکثر دسته ها پس از حرم ، راهی تکیه متولی باشی ، می گشتند و تنها دسته باغ پنبه بود که تا قبل از سال 1335 قمری کتل می بست و به منزل امام جمعه می رفت ، تا اینکه پس از شهریور 1320 و با سخنرانیهای مرحوم عمادالدین سزاوار علیه مصباح التولیه ، اغلب دسته ها به جای تکیه متولی باشی به خانه علما می رفتند.

«مراسم عاشورا در قم» :

با توجه به مطالب و اخباری که از قدیم در کتاب شیعه مخصوصاً کتابهای شیخ صدوق بالاخص کتاب علل الشرایع راجع به عاشورا ذکر شده و اینکه بنی امید ابن روز را عید می گرفتند و شیعه سوگوار بودند ، مسلماً درنواحی شیعه نشین که نام قم همواره در رآس آنها ذکر می شده ، به انجام عزاداری عاشورا مقید بوده اند. و شکی نمی ماند در اینکه مردم چه قبل از سلجوقیان و چه در زمان سلجوقیان و چه بعد از ایشان تا عصر صفویه مراسم عاشورا را با شکوه تمام به پا می داشته اند.

«نوحه خوانی» :

یکی از برنامه های مهم تکایا نوحه خوانی بوده است. نوحه خوانان در زمان قاجاریه ، در ماه محرم ، شال سیاه ، یا شب کلاه و در ایام دیگر شال سفید بر سر می بستند. نوحه خوان ، در نزدیکی منبر و یا در میان جمعیت قرار می گرفت و با ختم منبر ، مرثیه خوانی را آغاز می کرد.قیافه محزون ونورانی نوحه خوان طوری بود که هنوز شروع به نوحه گری نکرده با دیدنش مردم به گریه می افتادند و خود نیز گریه اش می گرفت و حضار دراطراف او گرد آمده ، ضربات دست خود را با آواز گرمش هماهنگ نموده بر سینه می زدند. گاهی هم در دقایق پایانی کار واعظ ، یعنی زمانی که گریز به حادثه کربلا می زد. نوحه خوان از میان جمعیت باآوازی مخصوص ، صدا در صدای او انداخته اشعاری در مراثی آل عبا (ع) می خواند. در آن حال واعظ سکوت کرده ، دست بر پیشانی ، سر به زیر ، شروع به گریه نموده ، نسبت به شهدای کربلا ادای احترام می کرد. البته این موضوع غیر از مسئله پامنبری است که در باب عزاداران در خانه ها آمده است. نوحه خوانان ، مردمانی وارسته و پاک نهاد بودند.آنان در قبال نوحه خوانی وجه ای مطالبه نمی کردند. اگر نوحه خوانی ، در تکیه ای بسیار زحمت کشیده بود ، احتمالاً در شب آخر عزاداری کله قند ، یا کلاه یا عبایی به عنوان تبرک به او می دادند و اکثراً این مقدار را هم قبول نکرده می گفتند :

نوحه خوان برای رضای خدا و ترویج شعائر دین می خواند ، نه برای کسب مال و منال. در زمان قاجاریه و تا پنجاه سال پیش هم کسی به سادگی امروز نمی توانست در مجالس عزاداری نوحه خوانی کند. باید سالها در این محافل شرکت می کرد و به کتب مقاتل وارد می شد ، آنگاه بنا به درخواست نوحه خوان پیش کسوت از سران تکایا ، جهت نوحه خوانی به تکایا فرا خوانده می شد و در بعضی موارد نوحه خوان تازه کار ، با روال نوحه خوانی را در منزل خود اجرا می نمود. بدین نحو که سفره ای انداخته و از حضار پذیرایی می کرد ، بعد با دادن امتحان نوحه خوانی ، تأیید سران تکایا را فراهم نموده ، می توانست در مجالس عزاداری نوحه خوانی کند و همواره مبلغی هم بابت عزاداری حضرت سیدالشهدا می پرداخت.

«سنگابخانه» :

معروفترین و با سابقه ترین سنگابخانه ای که در ایام محرم در ایران برپا می گردید. سنگابخانه ، میرزا احمد فخیمی (محمود زاده) بوده است که در سال 1300 شمسی بنیان آن گذاشته شد ، و مدت سی سال دوام داشت. این سنگابخانه را در شهر قم ، جنب حرم مطهر (مقابل میدان آستانه) و سپس در محاذی گذرخان برقرار می کردند. شادروان فخیمی با علاقه عجیب و با کمک جمعی از طبقه صنف آهنگران شهر به این عمل خیر همت می گماشت و به سقایی می پرداخت. آنان به وسیله مشک از آب انبار سردار و دیگر جاها آب آشامیدنی برای دسته ها و مردم عزادار تهیه نموده و در ظرفهای مخصوص که سنگاب خوانده می شود می ریختند سنگابخانه مذکور دارای تزئیناتی از قبیل چراغهای الوان ، کتیبه ، عکس و شمایل بود که اغلب هیئتهای عزادار ، در مقابل این سنگابخانه به عزاداری و شبیه خوانی می پرداختند.

«سینه زنی » :

سینه زنی به عنوان سوگواری از قدیم معمول بوده و به خصوص در میان عربها بسیار رواج داشته است. آنها با شور و التهاب زیاد ، بر سر و سینه می زدند و لباس خود را چاک می کردند. گریبانهای خود را می دریدند و بر سر خود خاک می ریختند و زنانشان گاهی به رسم عزاداری گیسوانشان را می تراشیدند.

بعد از طلوع دولت صفویه و رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران و رواج عزاداری عاشورا ، سینه زنی و مراسم دیگر تقریباً اختصاص به امام حسین (ع) پیدا کرد. تنها موردی که امکان داشت برای غیر امام حسین و اهل بیت او سینه بزنند در فوت مراجع تقلید بزرگ بود که این رسم هم اکنون نیز معمول می باشد.هنگام درگذشت مرحوم آیت الله حسین طباطبایی بروجردی در تشییع جنازه کم سابقه ای که از او شد سینه زدند.

«زنجیر زنی و سنگ » :

زنجیرزنی که هم اکنون نیز معمول است در گذشته به این صورت بوده که عده ای از مردم هر کدام دسته جمعی با آهنگ مخصوص ، یه شانه ها و پشت شانه های خود می زدند. در میان زنجیر زنها که صدای رسایی داشته و او را میاندار می نامیده اند در میان جمعیت قدم می زد. و شخص محترمی هر چند دقیقه یک بار نام حسین را با صدای بلند بر زبان جاری می ساخته و سایرین نیز تکرار می کرده اند.سنگ زنی به این صورت بوده که عده ای هر یک تخته کوچک هشت گوشه یا تسمه ای به کف دستها می بستند و با آهنگ خاصی دستها را بالای سر خود برده و پایین می آوردند و در هر بالا و پایین بردن ، مطابق آهنگ ، تخته ها را به هم می زده اند.

«شبیه خوانی» :

در قم عزاداران به صورت نمایشی ، یعنی شبیه خوانی یا تعزیه از قدیم الایام در اجرا و به وطن قوی  بیش از نوحه خوانی و سینه زنی علاقمند بوده اند : تعزیه در قم از قدیم به دو صورت ثابت و سیار انجام می گرفته است و به غیر از تکایای معروف ، مکانهایی که تعزیه خوانی ثابت در آنجا برپا می شده عبارت بودند از :

1- محله میرزایی      2- مدرسه دارالشفاء        3- حرم مطهر      4- میدان آستانه      5- تکیه متولی باشی

تعزیه خوانی را در قم شبیه خوانی نیز می گفتند. مقصود از تعزیه خوانی این است که واقعه کربلا و احیاناً وقایع دیگر را به وسیله افرادی که تعزیه خوان نامیده می شوند و هر یک خود را شبیه یکی از شهدای کربلا یا به صورت دشمنان اهل بیت در می آورد نشان دهند و مجموع هیئت تعزیه طبق برنامه معین بتواند مظلومیت و حقانیت امام حسین و اصحاب آن حضرت و سنگدلی و ستمگری دشمنان ایشان را آشکار سازد. درهر مجلس تعزیه ، شخصی هست که تعزیه خوانان را راهنمایی می کند و اگر وظیفه خود را فراموش کردند ، یادشان می رود و قبلاً با راهنمایی او بقدر کافی تمرین می کنند. به چنین کسی در قم تعزیه گردان می گویند و تعزیه خوانان ، وی را مدیر می خوانند. تعزیه خوانی از اوایل قاجاریه در قم معمول بوده است و از قبل از قاجاریه اطلاع دقیقی در دست نیست. تعزیه یا شبیه خوانی در قم بر دو نوع بود ، یکی سیار و دیگری بطور ثابت و خیلی با شکوه و مفصل در قم برپا می شد که یکی در تکیه مرحوم متولی باشی و دیگری درتکیه مرحوم میرزای قمی (معروف به تکیه پشت مسجد کوچک) از موقوفه میرزا ابوطالب مرحوم (داماد مرحوم میرزا) و سومی در میدان مسجد بود. مجالس معمول محرم در قم ، بیشتر عبارت بود از تعزیه حجة الوداع ، تعزیه مسلم (ع) ، طفلان مسلم (ع) ، حر (ع) ، علی اکبر (ع) ، موسی بن جعفر (ع) و امام رضا (ع).

« تکیه» :

تکیه با تکیه گاه ، بعد از مسجد در حقیقت پایگاه معنوی مسلمانان ، خصوصاً شیعیان به حساب می آید و جایی است که مردم با تعزیه خوانی و سوگواری بر سالار شهیدان (ع) و یاران باوفایش به او متوسل و متکی می شوند.

تکیه با تعزیه و عزاداری عجین گشته و این دو را هرگز نمی توان از یکدیگر تفکیک نمود. به نظر می رسد تعزیه پس از حادثه کربلا ، برای نشان دادن وقایع خونبار عاشورا به سبک سوزناک و با تقلید از نمایشهای قدیمی به وجود آمده است. درگذشته محوطه هایی که تکیه نامیده می شد زمین همواری بود که با برافراشتن چادر برای پوشش آن ، شبیه به خیمه گاه در می آوردند و دور تا دور داخل آن را سیاه پوش می کردند.از زمان صفویه به بعد کتیبه هایی که مزین به اشعار مولانا محتشم کاشانی بود زینت بخش تکایا گردید. همچنین از زمان قدیم پرده هایی که صحنه های کربلا و حوادث قبل یا بعد از آن را نشان دهد کمابیش در تکایا نصب می شد. تا پایان حکومت قاجاریه ، محوطه تکایا مفروش نبود ، اکثریت عزاداران روی زمین خاکی می نشستند و فقط تعداد معدودی از زنان ومردان بودند که پارچه های کوچکی جهت زیرانداز همراه خود می آوردند.از قدیم الایام ( احتمالا از زمان صفویه ) عده ای از علاقمندان ، تکایا را آذین بندی می کردند و به عنوان اینکه امام حسین (ع) می خواهد وارد کربلا شود طاق نماهایی در آنجا می بستند. طاق نمایی از چراغهای الوان دانه نشان ، آیینه ، شمعدان و گل ، طاق نمایی از سلاحهای جنگی مانند سپر ، شمشیر ، زره ، کلاه خود و تیر و کمان ، طاق نمایی جهت حضرت علی اکبر (ع) طاق نمای برای حضرت ابوالفضل (ع) که اسباب حرب و مشک آب و علم و پرچم قرمز تشکیل شده بود و طاق نمایی به عنوان حجله حضرت قاسم (ع) که تماماً آیینه کاری شده بود. طاق نمایی هم بود اثاثیه های زینتی شتر اسرا ، از قبیل افسار ، منگوله ، زنگ ، زنجیر و غیره را در آن قرار می دادند که هر کدام از این طاق نماها را شخص معینی می بست و خود در بیرون آن نشسته ، از میهمانان با چای پذیرایی می کرد.تا پایان حکومت قاجاریه ، ساعت دوازده را غروب می نامیدند و پس از آن ، مردم قم فقط تا چهار ساعت می توانستند در سطح شهر تردد و داد و ستد نمایند پس از گذشت این چهار ساعت ، از طرف حاکم ، گزمه هایی بالای مناره های سر درب مدرسه شرفیه واقع در میدان کهنه می رفتند و در سه نوبت به طبل می زدند. طبل اول را که می زدند می گفتند : ببند ، ببند ، ببند ، یعنی کسبه ، مغازه های خود را ببندید.

طبل سوم را که می زدند می گفتند : بگیر و ببند ، بگیر و ببند ، بگیر و ببند. و بگیر و ببند آغاز می شد و تا اذان صبح ادامه داشت و اگر کسی نیمه شب کار لازمی داشت باید قبلاً از حکومت ، اسم شب ( رمز شب ) می گرفت.درتکایا مابین مردان و زنان پرده هایی حائل نبود. مردان در یک طرف و زنان در طرف دیگر تکیه رو به منبر می نشستند و حتی در مساجد هم وضع به همین صورت بود. فقط در هنگام نماز جماعت ، آقایان در صف جلو ، و بانوان در پشت سر قرار می گرفتند. تا اینکه در زمان رضاشاه پهلوی ، موضوع کشف حجاب پیش آمد و این مسئله موجب شد که با آغاز عزاداری در سال 1320 شمسی ، بین مردان و زنان در مساجد و تکایا پرده ای به عنوان حائل قرار داده شود. از قدیم الایام در تکایا با چای از مردم پذیرایی می کردند. اما به احتمال قوی ، قلیان کشیدن از زمان صفویه رایج شده است. در بعضی از تکایای قدیمی ، هشت نفر از خادمان دستگاه سیدالشهداء (ع) قلیان به دست ، به طور منظم وارد مجلس شده واز حضار پذیرایی می کردند. در زمان قدیم در دهه محرم ، هیچ تکیه ای غذا نمی داد ، فقط یکبار آن هم در ظهر عاشورا ، آبگوشت در ظرف مسی ، داده می شد. مردم در زمان قاجاریه ، ترحلوا ، شله زرد و آش جو نذر می کردند و آش را مخصوص امام زین العابدین (ع) بیمار می پختند.بدین نحو ، زمانی که در شهر ، امراض ساری یا تب لازم و غیره می آمد ، در محلهایی که بیماری در آنجا شیوع یافته بود ، برای ریشه کن شدن آن نذر می کردند و دیگ مسی درکوچه می گذاشتند تا مردم هر چقدر که می خواهند پول در آن بریزند. دیگ قرار دادن ، علامت این بود که می خواهند آش امام زین العابدین (ع) بپزند. در پایان حکومت قاجاریه ، فقط در دهه اول محرم ، مراسم عزاداری در تکایا برقرار می شد و غروب روز دهم به یاد آتش زدن و غارت خیمه گاه آل عبا (ع) چادر را پایین می کشیدند و عزاداری به پایان می رسید.

« اسامی تعدادی از تکایای قم و هیئتهای معروف قم » :

تکیه میدان میر با قدمتی بیش از یکصد و چهل سال.

تکیه سنگ سیاه که با روی کار آمدن سلسله صفویه تأسیس یافته است.

تکیه چهار مردان از حدود دویست و پنجاه سال است.

تکیه میرزای قمی ، از اوایل عهد قاجار.

تکیه حاج سید حسن ، حدود دویست و پنجاه سال

تکیه عشقلی حدود دویست و پنجاه سال

تکیه ملا محمود از زمان قاجاریه

تکیه یزدیها دویست سال

تکیه باغ پنبه یکصد و هشتاد سال

تکیه شاهزاده حمزه یکصد سال

تکیه متولی باشی اوایل سلطنت مظفرالدین شاه

تکیه قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل عباس (ع) یک قرن

تکیه خروسی یکصد سال

تکیه تجار بیش از پنجاه سال

تکیه شاه خراسان 1321 قمری ساخته شده است

هیئت چهل اختران از زمان احمد شاه قاجار.

تکیه گذرجدا.

تکیه بزرگ هفتاد سال قبل.

تکیه عربستان 1300 هجری شمسی

تکیه میدان

تکیه ارک

تکیه گذر صادق.

هیئت روحانیون

هیئت آله جوری

هیئت کوچه حکیم

هیئت سلطان محمد شریف

هیئت دروازه کاشان.

هیئت شاهزاده ظهیر.

« تأمین مخارج تکایا و روضه خوانیها » :

در زمانهای قدیم اغلب کشاورزان که زمینهای کشاورزی شان را کرده بندی (قسمت بندی) می کردند. یک کرده را هم بنام امام حسین (ع) می کاشتند. و در آخر سال حساب می کردند و در آمد آن را به یکی از تکایای شهر می پرداختند تا به مصرف سوگواری خامس آل عبا (ع) برسد.

« نمونه هایی از واقعیت های تعزیه در قم » :

تعزیه خوانیهای قدیم قم تا حدی به واقعیت شباهت داشت که گاه اتفاقات خطرناکی پیرامون آن به وقوع می پیوست. به عنوان مثال در زمان ناصرالدین شاه قاجار ، در یکی از مجالس تعزیه که مدرسه دارالشفا قم برقرار می شده است دو نفر از خوانین ، سوار بر اسب کنار جمعیت ناظر بر حرکات شمر بوده اند. شمر شبیه خوان که نقش خود را بسیار طبیعی و با حرارت دنبال می کرده ، آنچنان مردم را تحت تأثیر قرار داده بود که یکی از دو خوانین فریاد می زد : بس کن! چرا اینقدر جنایت می کنی؟ ولی شمر بدون توجه به اعتراض خان به کار خود ادامه می دهد. در آن حال خان مذکور طپانچه هایی را کشیده ، مغز شمر را هدف می گیرد و شمر ، هماندم جان به جان آفرین تسلیم می کند.

گذشته از شهر قم در دهات اطراف قم نیز کم و بیش تعزیه خوانی رایج بوده و کنون نیز در پاره ای از آنها در دهه عاشورا تعزیه برپا می شود. البته تعزیه خوانان دهات ، مانند تعزیه خوانان شهر ، مجهز به وسایل و لباس کافی و کامل نیستند. در مقابل ، در میان تعزیه خوانان ده ، کسانی بودند که از نظر آهنگ صدا ، کمتر امکان داشت در شهر بتوان برای ایشان همانندی پیدا کرد. در میان دهات اطراف قم ، قریه ورجان و کهک و وشنوه و سلفچگان به مهارت در تعزیه خوانی و داشتن تعزیه خوانان ماهر و خوش صدا معروفند.در قریه سلفچگان که اینک به شهر تبدیل شده است سالهای قبل در روز تعزیه مسلم ، جریان وداع با امام حسین (ع) را به طرز بسیار مؤثری با ریزه کاریهایی که از مهارتهای هر تعزیه خوان باتجربه است ، انجام می دهد هنگامی که تأثیر و هیجان مردم به اوج خود می رسد و فریاد و شیون از مجلس بلند می شود ، آخرین جمله ها و اشعار مربوط به خداحافظی و وداع با حسین را به پاین می رساند. پس از آن چند قدمی می رود. ناگهان به زمین می افتد و جان به جان آفرین تسلیم می کند و تعزیه به یک صحنه واقعی تبدیل می شود و غوغا از جمعیت برمی خیزد.

کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر}

Tags: بخشی از آئین عزاداری در قمعزاداری در شهر قم به دلیل وجود مرقد مبارک حضرت معصومه (س) و به واسطه مذهبی بودنش ، جلوه خاصی دارد که شاید در شهرهای دیگر کمتر دیده می شود. دسته های عزاداری از گوشه و کنار شهر ، از مساجد و تکایا و حسینیه ها ، آهسته آهسته حرکت می کنند در اطراف حرم به هم می پیوندند. این دسته ها از قشرهای متفاوتی تشکیل می شوند و می توان گفت که بیشتر آنها از شهرها و فرهنگهای غیر از خود قم می باشند چرا که قم به واسطه مقدس بودنش ، مهاجرین بسیاری را در خود پذیرفته است. این مهاجرین با فرهنگهای متفاوت از فارس و عرب و ترک وکرد و سیاه و سفید و داخلی و خارجی و همچنین شهرهای متفاوت ایران می باشند که هر کدام شیوه و روش خاص خودشان را در عزاداری به کار می برند.از کشورهای خارج ایران به خصوص از قاهره ، هند و پاکستان و افغانستان و همچنین طلاب و مردم عرب منطقه خلیج فارس و عراق و لبنان ، بسیار به چشم می خورند که البته هرچند هر کدام با رسم و رسوم خاص خود به عزاداری می پردازند ولی فرهنگ عزاداری آنها تا حدودی رنگ و بوی ایرانی به خود گرفته است. یکی از عواملی که بسیار بر مذهبی بودن شهر قم تأثیر گذاشته و آن را از دیگر شهرهای ایران وحتی مشهد ، متمایز کرده وجودحوزه علمیه به عنوان یکی از مراکز بزرگ جهان اسلام در این شهر است. وجود علمای بزرگ اسلامی که پس از تأسیس حوزه علمیه به دست آیت الله حائری یزدی در این شهر ، ظهور کردند ، خود عامل مهمی در ترویج فرهنگ عزاداری در ایام محرم و نیز در ایام دیگر بوده است.این عامل همچنین سبب شده است که بعضی از خرافاتی که در گذشته مرسوم بوده کم کم از میان برود و عزاداری، شکل واقعی تر و اسلامی تری به خود بگیرد. به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند همه شهرهای دیگر ، قم نیز تحت تأثیر انقلاب قرار گرفته و مردم با شور و شوق بیشتر و خرافات کمتری در صحنه عزاداری حاضر می شوند.از جمله مواردی که قبلاً در قم مرسوم بوده و اینک از بین رفته است مراسم قمه زنی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال دستور موکد رهبر انقلاب ، آیت الله خامنه ای ، که آن را هتک حرمت اسلام خواندند. به کلی از میان رفت و برچیده شد. موارد دیگری مانند درگیری ها و زدو خوردهایی که بین دسته های عزاداری برای پیشدستی در دسته در کردن به سوی حرم مطهر به وجود می آمد ، پس از انقلاب اسلامی به وسیله هماهنگی ها و برنامه ریزی هایی که شده است از میان رفته و حل شده است. بنابراین با توجه به بافت های فرهنگی مختلف که امروزه در قم وجود دارد می توان گفت که شکلهای عزاداری امروز قم تا حدی با گذشته ها متفاوت است. ولی به هر حال شکلهای امروزی نیز بسیار متأثر از شکلهای گذشته عزاداری در قم است. «پیشینه ی عزاداری در قم» :تاریخ دسته های عزاداری در قم به عهد اشعریها می رسد و ابتدا آنان بودند که به این کار اقدام کردند. اما با توجه به خاطراتی که سینه به سینه از پدران نقل شده ، قدیمی ترین دسته عزاداری مربوط به محله میدان میر است که در ادوار گذشته به سوی حرم مطهر می رفت و با پیدایش تکایای دیگر از قبیل سنگ سیاه و چهار مردان و ...همیشه برای پیشدستی در دسته در کردن به سوی حرم ، زد و خوردهایی بین عزاداران میدان میر با دسته های نوبنیاد برای وارد شدن به حرم مطهر در می گرفت که گاهی این دسته و گاهی دسته دیگر غالب می شد.بالجمله میدان میریها پیشقدمی در دسته های عزاداری را حق بلامنازع خود می دانستند و از این جهت علمی داشتند به نام علم رخت پوشانیده میدان میر و این علم بسیار معروف بود ، چون در گذشته درهر محلی ، یک یا چند طایفه زندگی می کرد. در میدان میر هم به غیر از طایفه اشعریها طوایف دیگری سکونت داشتند.و نیز گروهی هم برای عزاداری به آنجا می رفتند و برای اینکه از مردان جنگی هر طایفه به هنگام زد و خورد با دسته های دیگر ، کسی نگریزد از اثاثیه ، آنان لباسهایی از قبیل ، یل ، چادر ، چارقد ، روبنده ، پیراهن و چاقور گرویی گرفته و بر چوب بلندی نصب می کردند که آن را علم رخت پوشانیده می گفتند و چنانچه ذکر شد این اولین دست هایی بود که در قدیم الایام به طرف حرم مطهر می رفت.تحقیقات باستان شناسان راجع به تکیه سنگ سیاه نشان می دهد.که سابقه تکیه مذکور به بیش از چهار صد سال می رسد. سومین دسته عزاداری مربوط به محله چهار مردان است. و دسته های دیگر عبارتند از :دسته تکیه ، عشقعلی ، دسته تکیه حاج سید حسن ، دسته تکیه ملا محمود ، دسته تکیه یزدیها ، دسته تکیه باغ پنبه و دسته تکیه شاهزاده حمزه (ع). دسته های یاد شده مربوط به قبل از سال 1300 شمسی بوده اند که برای عزاداری در روز عاشورا به طرف حرم مطهر می رفتند.دسته های عزاداری شاه خراسان ، چهل اختران ، عربستان ، سیدان ، تکیه دسته خروس ، آل جوی ، گذرجدا و ارک از سال 1300 شمسی به بعد پدید آمدند و دسته های معروف دیگر که بعد از شهریور 1320 و پایان ممنوعیت عزاداری به ظهور رسیدند عبارتنداز : دسته میرزای قمی ، دروازه کاشان ، پنجه علی ، کوه حکیم ، شاهزاده ظهیر ، گذر صادق و تکایای جدید التأسیس دیگر.در گذشته عظمت معنوی دسته های عزاداری قم در تمام کشور پیچیده بود و بدین جهت بسیاری از مردم از جمله رجال شهرهای دیگر در ایام محرم به قم می آمدند. در قدیم الایام محرم به قم می آمدند. در قدیم الایام چون مسیر عبور عزاداران به مانند امروز قیر اندود نبود. به ناچار عده ای ، سحرگاهان تمامی مسیر عزاداران را ، آب پاشی می کردند تا بدین وسیله از برخاستن گرد و خاک و شیوع بیماری جلوگیری کنند.قبل از اینکه هر دسته محلی به حرکت درآید ذکر دمی را حفظ نموده ، به دستور سر دسته آن محل پرچم بزرگی را در سر راه کولی خون قرار می دادند و تعدادی از جوانان قوی دست را برای نگهبانی می گمارند. در محله های قدیمی عده ای هم سپیده دم روز عاشورا در کوچه ها به طبل زنی می پرداختند و بدین وسیله مردم را برپایی دسته عزاداری خبر می کردند.در قدیم در جلوی هر دسته ، شیپور زنی سوار بر اسب و تعدادی پیاده در حال طبل زدن حرکت می کردند ، برنامه های دسته های عزادار نوحه گری و سینه زنی بود و در اواخر عهد قاجار ، حاج سید حسن علوی سردسته هیئت تجار واقع در مسجدامام حسن (ع) برای اولین بار به تقلید از عزاداران تهران دسته زنجیر زنی راه انداخت و سنج زنان هیئت مذکور ، زنجیر زدن عزاداران را هماهنگ می کردند. در تکیه باغ پنبه ، هنگام عزاداری در شب ، از طرف سرپرست هیئت دو سوار به سلامگاه (سر قبرستان) مامور می شده و در حالی بین آن دو سوار طبقی قرار داده و چراغ توری پرنوری روی آن گذاشته بودند شیپور حاضر باشی می زدند. به این معنی که مردم برای تماشا حاضر شوند. آنگاه از تکیه باغ پنبه در مسیر حرکت عزادارن حدود یکصد و چهل طبق که روی آنها شمعدانهای بلوری (یک شاخه و دو شاخه و سه شاخه) راغهای پایه مرمری و الوان قرار داده بودند حرکت می دادند و این منظره های بس دیدنی داشته است و عزادارانی که پشت سر می رسیدند طبق ها را بر روی سر گرفته با شکوه تمام به طرف حرم مطهر می رفتند. در قدیم یک یا چند نفر در جلوی دسته عزادار راه می افتادند و اسپند دود می کردند. عده ای کاه و خاک و خاکستر بر سر عزاداران می ریختند ، جمعی دیگر گلاب به سرو روی دسته ها می پاشیدند بعضی از افراد ، طبق نذری که داشتند با لباس چرمین و مشکی که بر دوش می گرفتند به عزاداران و تماشاچیان آب می دادند.عده ای نیز در ظرف مسی مخصوصی تربت می گذاشتند و به سر و پیشانی عزاداران می مالیدند.در قدیم رسم بود که روز سیزدهم ماه محرم یعنی عاشورا ، در تکایای مهم شهر ، دسته های عزادار ، (عقال) عربی به سر بسته و شالی نیز به کمر می بستند و بیل و کلنگ و کوزه کوچکی به نام قلقلک بر دوش می گرفتند و به تقلید از طایفه بنی اسد ، که بعد از روز عاشورا برای دفن هفتاد و دو تن شهید کربلا رفتند ، اینان نیز به حرکت در آمده ، در بیرون شهر نزدیک خاک فرج به مصلی می رسیدند. در آنجا یک نوحه خوان بر روی منبری که از گچ ساخته بودند و بسیار با ارزش بود ، می ایستاد و نوحه خوانی می کرد و مردم به سر و سینه می زدند ، و پس از عزاداری به شهر باز می گشتند هنگام حرکت به طرف مصلی شعارشان این بود :می رویم خاک به سر تا به سر خاک حسین تا سپاریم به خاک آن تن صد چاک حسین«کمکی رفتن» :به این صورت که بنا به دعوت قبلی و توافق سران تکیه ها ، مثل تکیه ارک یزدیها ، که عده ای از تکیه ارک به تکیه یزدیها می رفتند و در برپایی دسته عزاداری همراهی می نمودند و در روز بعد دسته تکیه یزدیها به کمک ارک می شتافتند تا اینکه به مرور ایام و کثرت دسته ها راه بندانهای موالی به وجود آمد. دسته شام غریبان در غروب حزن انگیز عاشورا برگزار می گردید و می گردد و بنیانگذار آن آقا سید حسین علوی سردسته هیئت تجار قم بود در آن زمان که برق وجود نداشت قریب سه هزار نفر در مسجد امام حسن عسگری (ع) گرد آمده ، هر کدام شمعی (شمعهای نیم متری) بدست گرفته با نوحه خوانی و بر سرو سینه زنان به طرف حرم مطهر می رفتند بسیاری از اهل قم و دیگر شهرها در مسیر دسته ها یا پشت بام ها قرار می گرفتند. حتی پشت بامها وگلدسته های حرم مطهر خصوصاً بام ایوان آیینه مملو از جمعیت می شد. عزادارن در قدیم. موارد زیر را جزو وظایف خود می دانسته اند :1- عزادار پیراهن سیاه به تن کند.2- سرش برهنه باشد3- پایش برهنه باشد4- به سر و روی خود تربت بمالد5- آستین خود را تا نیمه بالا بزند6- خود را غمگین و حزن آلود نشان بدهد7- حتی المقدور ازخوردن و آشامیدن امساک کند و در هنگام عصر غذای مختصر و ساده ای مثل شیر بیاشامد.8- باید خالصاً و مخلصاً برای خدا به این کار اقدام نماید.در قدیم تعدادی از هیئتهای عزاداری که سقاخانه داشته اند ، بعد از حرم مطهر به خانه علما وارد می شدند ولی اکثر دسته ها پس از حرم ، راهی تکیه متولی باشی ، می گشتند و تنها دسته باغ پنبه بود که تا قبل از سال 1335 قمری کتل می بست و به منزل امام جمعه می رفت ، تا اینکه پس از شهریور 1320 و با سخنرانیهای مرحوم عمادالدین سزاوار علیه مصباح التولیه ، اغلب دسته ها به جای تکیه متولی باشی به خانه علما می رفتند.«مراسم عاشورا در قم» :با توجه به مطالب و اخباری که از قدیم در کتاب شیعه مخصوصاً کتابهای شیخ صدوق بالاخص کتاب علل الشرایع راجع به عاشورا ذکر شده و اینکه بنی امید ابن روز را عید می گرفتند و شیعه سوگوار بودند ، مسلماً درنواحی شیعه نشین که نام قم همواره در رآس آنها ذکر می شده ، به انجام عزاداری عاشورا مقید بوده اند. و شکی نمی ماند در اینکه مردم چه قبل از سلجوقیان و چه در زمان سلجوقیان و چه بعد از ایشان تا عصر صفویه مراسم عاشورا را با شکوه تمام به پا می داشته اند.«نوحه خوانی» :یکی از برنامه های مهم تکایا نوحه خوانی بوده است. نوحه خوانان در زمان قاجاریه ، در ماه محرم ، شال سیاه ، یا شب کلاه و در ایام دیگر شال سفید بر سر می بستند. نوحه خوان ، در نزدیکی منبر و یا در میان جمعیت قرار می گرفت و با ختم منبر ، مرثیه خوانی را آغاز می کرد.قیافه محزون ونورانی نوحه خوان طوری بود که هنوز شروع به نوحه گری نکرده با دیدنش مردم به گریه می افتادند و خود نیز گریه اش می گرفت و حضار دراطراف او گرد آمده ، ضربات دست خود را با آواز گرمش هماهنگ نموده بر سینه می زدند. گاهی هم در دقایق پایانی کار واعظ ، یعنی زمانی که گریز به حادثه کربلا می زد. نوحه خوان از میان جمعیت باآوازی مخصوص ، صدا در صدای او انداخته اشعاری در مراثی آل عبا (ع) می خواند. در آن حال واعظ سکوت کرده ، دست بر پیشانی ، سر به زیر ، شروع به گریه نموده ، نسبت به شهدای کربلا ادای احترام می کرد. البته این موضوع غیر از مسئله پامنبری است که در باب عزاداران در خانه ها آمده است. نوحه خوانان ، مردمانی وارسته و پاک نهاد بودند.آنان در قبال نوحه خوانی وجه ای مطالبه نمی کردند. اگر نوحه خوانی ، در تکیه ای بسیار زحمت کشیده بود ، احتمالاً در شب آخر عزاداری کله قند ، یا کلاه یا عبایی به عنوان تبرک به او می دادند و اکثراً این مقدار را هم قبول نکرده می گفتند :نوحه خوان برای رضای خدا و ترویج شعائر دین می خواند ، نه برای کسب مال و منال. در زمان قاجاریه و تا پنجاه سال پیش هم کسی به سادگی امروز نمی توانست در مجالس عزاداری نوحه خوانی کند. باید سالها در این محافل شرکت می کرد و به کتب مقاتل وارد می شد ، آنگاه بنا به درخواست نوحه خوان پیش کسوت از سران تکایا ، جهت نوحه خوانی به تکایا فرا خوانده می شد و در بعضی موارد نوحه خوان تازه کار ، با روال نوحه خوانی را در منزل خود اجرا می نمود. بدین نحو که سفره ای انداخته و از حضار پذیرایی می کرد ، بعد با دادن امتحان نوحه خوانی ، تأیید سران تکایا را فراهم نموده ، می توانست در مجالس عزاداری نوحه خوانی کند و همواره مبلغی هم بابت عزاداری حضرت سیدالشهدا می پرداخت.«سنگابخانه» :معروفترین و با سابقه ترین سنگابخانه ای که در ایام محرم در ایران برپا می گردید. سنگابخانه ، میرزا احمد فخیمی (محمود زاده) بوده است که در سال 1300 شمسی بنیان آن گذاشته شد ، و مدت سی سال دوام داشت. این سنگابخانه را در شهر قم ، جنب حرم مطهر (مقابل میدان آستانه) و سپس در محاذی گذرخان برقرار می کردند. شادروان فخیمی با علاقه عجیب و با کمک جمعی از طبقه صنف آهنگران شهر به این عمل خیر همت می گماشت و به سقایی می پرداخت. آنان به وسیله مشک از آب انبار سردار و دیگر جاها آب آشامیدنی برای دسته ها و مردم عزادار تهیه نموده و در ظرفهای مخصوص که سنگاب خوانده می شود می ریختند سنگابخانه مذکور دارای تزئیناتی از قبیل چراغهای الوان ، کتیبه ، عکس و شمایل بود که اغلب هیئتهای عزادار ، در مقابل این سنگابخانه به عزاداری و شبیه خوانی می پرداختند.«سینه زنی » :سینه زنی به عنوان سوگواری از قدیم معمول بوده و به خصوص در میان عربها بسیار رواج داشته است. آنها با شور و التهاب زیاد ، بر سر و سینه می زدند و لباس خود را چاک می کردند. گریبانهای خود را می دریدند و بر سر خود خاک می ریختند و زنانشان گاهی به رسم عزاداری گیسوانشان را می تراشیدند.بعد از طلوع دولت صفویه و رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران و رواج عزاداری عاشورا ، سینه زنی و مراسم دیگر تقریباً اختصاص به امام حسین (ع) پیدا کرد. تنها موردی که امکان داشت برای غیر امام حسین و اهل بیت او سینه بزنند در فوت مراجع تقلید بزرگ بود که این رسم هم اکنون نیز معمول می باشد.هنگام درگذشت مرحوم آیت الله حسین طباطبایی بروجردی در تشییع جنازه کم سابقه ای که از او شد سینه زدند.«زنجیر زنی و سنگ » :زنجیرزنی که هم اکنون نیز معمول است در گذشته به این صورت بوده که عده ای از مردم هر کدام دسته جمعی با آهنگ مخصوص ، یه شانه ها و پشت شانه های خود می زدند. در میان زنجیر زنها که صدای رسایی داشته و او را میاندار می نامیده اند در میان جمعیت قدم می زد. و شخص محترمی هر چند دقیقه یک بار نام حسین را با صدای بلند بر زبان جاری می ساخته و سایرین نیز تکرار می کرده اند.سنگ زنی به این صورت بوده که عده ای هر یک تخته کوچک هشت گوشه یا تسمه ای به کف دستها می بستند و با آهنگ خاصی دستها را بالای سر خود برده و پایین می آوردند و در هر بالا و پایین بردن ، مطابق آهنگ ، تخته ها را به هم می زده اند.«شبیه خوانی» :در قم عزاداران به صورت نمایشی ، یعنی شبیه خوانی یا تعزیه از قدیم الایام در اجرا و به وطن قوی بیش از نوحه خوانی و سینه زنی علاقمند بوده اند : تعزیه در قم از قدیم به دو صورت ثابت و سیار انجام می گرفته است و به غیر از تکایای معروف ، مکانهایی که تعزیه خوانی ثابت در آنجا برپا می شده عبارت بودند از :1- محله میرزایی 2- مدرسه دارالشفاء 3- حرم مطهر 4- میدان آستانه 5- تکیه متولی باشیتعزیه خوانی را در قم شبیه خوانی نیز می گفتند. مقصود از تعزیه خوانی این است که واقعه کربلا و احیاناً وقایع دیگر را به وسیله افرادی که تعزیه خوان نامیده می شوند و هر یک خود را شبیه یکی از شهدای کربلا یا به صورت دشمنان اهل بیت در می آورد نشان دهند و مجموع هیئت تعزیه طبق برنامه معین بتواند مظلومیت و حقانیت امام حسین و اصحاب آن حضرت و سنگدلی و ستمگری دشمنان ایشان را آشکار سازد. درهر مجلس تعزیه ، شخصی هست که تعزیه خوانان را راهنمایی می کند و اگر وظیفه خود را فراموش کردند ، یادشان می رود و قبلاً با راهنمایی او بقدر کافی تمرین می کنند. به چنین کسی در قم تعزیه گردان می گویند و تعزیه خوانان ، وی را مدیر می خوانند. تعزیه خوانی از اوایل قاجاریه در قم معمول بوده است و از قبل از قاجاریه اطلاع دقیقی در دست نیست. تعزیه یا شبیه خوانی در قم بر دو نوع بود ، یکی سیار و دیگری بطور ثابت و خیلی با شکوه و مفصل در قم برپا می شد که یکی در تکیه مرحوم متولی باشی و دیگری درتکیه مرحوم میرزای قمی (معروف به تکیه پشت مسجد کوچک) از موقوفه میرزا ابوطالب مرحوم (داماد مرحوم میرزا) و سومی در میدان مسجد بود. مجالس معمول محرم در قم ، بیشتر عبارت بود از تعزیه حجة الوداع ، تعزیه مسلم (ع) ، طفلان مسلم (ع) ، حر (ع) ، علی اکبر (ع) ، موسی بن جعفر (ع) و امام رضا (ع).« تکیه» :تکیه با تکیه گاه ، بعد از مسجد در حقیقت پایگاه معنوی مسلمانان ، خصوصاً شیعیان به حساب می آید و جایی است که مردم با تعزیه خوانی و سوگواری بر سالار شهیدان (ع) و یاران باوفایش به او متوسل و متکی می شوند.تکیه با تعزیه و عزاداری عجین گشته و این دو را هرگز نمی توان از یکدیگر تفکیک نمود. به نظر می رسد تعزیه پس از حادثه کربلا ، برای نشان دادن وقایع خونبار عاشورا به سبک سوزناک و با تقلید از نمایشهای قدیمی به وجود آمده است. درگذشته محوطه هایی که تکیه نامیده می شد زمین همواری بود که با برافراشتن چادر برای پوشش آن ، شبیه به خیمه گاه در می آوردند و دور تا دور داخل آن را سیاه پوش می کردند.از زمان صفویه به بعد کتیبه هایی که مزین به اشعار مولانا محتشم کاشانی بود زینت بخش تکایا گردید. همچنین از زمان قدیم پرده هایی که صحنه های کربلا و حوادث قبل یا بعد از آن را نشان دهد کمابیش در تکایا نصب می شد. تا پایان حکومت قاجاریه ، محوطه تکایا مفروش نبود ، اکثریت عزاداران روی زمین خاکی می نشستند و فقط تعداد معدودی از زنان ومردان بودند که پارچه های کوچکی جهت زیرانداز همراه خود می آوردند.از قدیم الایام ( احتمالا از زمان صفویه ) عده ای از علاقمندان ، تکایا را آذین بندی می کردند و به عنوان اینکه امام حسین (ع) می خواهد وارد کربلا شود طاق نماهایی در آنجا می بستند. طاق نمایی از چراغهای الوان دانه نشان ، آیینه ، شمعدان و گل ، طاق نمایی از سلاحهای جنگی مانند سپر ، شمشیر ، زره ، کلاه خود و تیر و کمان ، طاق نمایی جهت حضرت علی اکبر (ع) طاق نمای برای حضرت ابوالفضل (ع) که اسباب حرب و مشک آب و علم و پرچم قرمز تشکیل شده بود و طاق نمایی به عنوان حجله حضرت قاسم (ع) که تماماً آیینه کاری شده بود. طاق نمایی هم بود اثاثیه های زینتی شتر اسرا ، از قبیل افسار ، منگوله ، زنگ ، زنجیر و غیره را در آن قرار می دادند که هر کدام از این طاق نماها را شخص معینی می بست و خود در بیرون آن نشسته ، از میهمانان با چای پذیرایی می کرد.تا پایان حکومت قاجاریه ، ساعت دوازده را غروب می نامیدند و پس از آن ، مردم قم فقط تا چهار ساعت می توانستند در سطح شهر تردد و داد و ستد نمایند پس از گذشت این چهار ساعت ، از طرف حاکم ، گزمه هایی بالای مناره های سر درب مدرسه شرفیه واقع در میدان کهنه می رفتند و در سه نوبت به طبل می زدند. طبل اول را که می زدند می گفتند : ببند ، ببند ، ببند ، یعنی کسبه ، مغازه های خود را ببندید.طبل سوم را که می زدند می گفتند : بگیر و ببند ، بگیر و ببند ، بگیر و ببند. و بگیر و ببند آغاز می شد و تا اذان صبح ادامه داشت و اگر کسی نیمه شب کار لازمی داشت باید قبلاً از حکومت ، اسم شب ( رمز شب ) می گرفت.درتکایا مابین مردان و زنان پرده هایی حائل نبود. مردان در یک طرف و زنان در طرف دیگر تکیه رو به منبر می نشستند و حتی در مساجد هم وضع به همین صورت بود. فقط در هنگام نماز جماعت ، آقایان در صف جلو ، و بانوان در پشت سر قرار می گرفتند. تا اینکه در زمان رضاشاه پهلوی ، موضوع کشف حجاب پیش آمد و این مسئله موجب شد که با آغاز عزاداری در سال 1320 شمسی ، بین مردان و زنان در مساجد و تکایا پرده ای به عنوان حائل قرار داده شود. از قدیم الایام در تکایا با چای از مردم پذیرایی می کردند. اما به احتمال قوی ، قلیان کشیدن از زمان صفویه رایج شده است. در بعضی از تکایای قدیمی ، هشت نفر از خادمان دستگاه سیدالشهداء (ع) قلیان به دست ، به طور منظم وارد مجلس شده واز حضار پذیرایی می کردند. در زمان قدیم در دهه محرم ، هیچ تکیه ای غذا نمی داد ، فقط یکبار آن هم در ظهر عاشورا ، آبگوشت در ظرف مسی ، داده می شد. مردم در زمان قاجاریه ، ترحلوا ، شله زرد و آش جو نذر می کردند و آش را مخصوص امام زین العابدین (ع) بیمار می پختند.بدین نحو ، زمانی که در شهر ، امراض ساری یا تب لازم و غیره می آمد ، در محلهایی که بیماری در آنجا شیوع یافته بود ، برای ریشه کن شدن آن نذر می کردند و دیگ مسی درکوچه می گذاشتند تا مردم هر چقدر که می خواهند پول در آن بریزند. دیگ قرار دادن ، علامت این بود که می خواهند آش امام زین العابدین (ع) بپزند. در پایان حکومت قاجاریه ، فقط در دهه اول محرم ، مراسم عزاداری در تکایا برقرار می شد و غروب روز دهم به یاد آتش زدن و غارت خیمه گاه آل عبا (ع) چادر را پایین می کشیدند و عزاداری به پایان می رسید.« اسامی تعدادی از تکایای قم و هیئتهای معروف قم » :تکیه میدان میر با قدمتی بیش از یکصد و چهل سال.تکیه سنگ سیاه که با روی کار آمدن سلسله صفویه تأسیس یافته است.تکیه چهار مردان از حدود دویست و پنجاه سال است.تکیه میرزای قمی ، از اوایل عهد قاجار.تکیه حاج سید حسن ، حدود دویست و پنجاه سالتکیه عشقلی حدود دویست و پنجاه سالتکیه ملا محمود از زمان قاجاریهتکیه یزدیها دویست سالتکیه باغ پنبه یکصد و هشتاد سالتکیه شاهزاده حمزه یکصد سالتکیه متولی باشی اوایل سلطنت مظفرالدین شاهتکیه قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل عباس (ع) یک قرنتکیه خروسی یکصد سالتکیه تجار بیش از پنجاه سالتکیه شاه خراسان 1321 قمری ساخته شده استهیئت چهل اختران از زمان احمد شاه قاجار.تکیه گذرجدا.تکیه بزرگ هفتاد سال قبل.تکیه عربستان 1300 هجری شمسیتکیه میدانتکیه ارکتکیه گذر صادق.هیئت روحانیونهیئت آله جوریهیئت کوچه حکیمهیئت سلطان محمد شریفهیئت دروازه کاشان.هیئت شاهزاده ظهیر.« تأمین مخارج تکایا و روضه خوانیها » :در زمانهای قدیم اغلب کشاورزان که زمینهای کشاورزی شان را کرده بندی (قسمت بندی) می کردند. یک کرده را هم بنام امام حسین (ع) می کاشتند. و در آخر سال حساب می کردند و در آمد آن را به یکی از تکایای شهر می پرداختند تا به مصرف سوگواری خامس آل عبا (ع) برسد.« نمونه هایی از واقعیت های تعزیه در قم » :تعزیه خوانیهای قدیم قم تا حدی به واقعیت شباهت داشت که گاه اتفاقات خطرناکی پیرامون آن به وقوع می پیوست. به عنوان مثال در زمان ناصرالدین شاه قاجار ، در یکی از مجالس تعزیه که مدرسه دارالشفا قم برقرار می شده است دو نفر از خوانین ، سوار بر اسب کنار جمعیت ناظر بر حرکات شمر بوده اند. شمر شبیه خوان که نقش خود را بسیار طبیعی و با حرارت دنبال می کرده ، آنچنان مردم را تحت تأثیر قرار داده بود که یکی از دو خوانین فریاد می زد : بس کن! چرا اینقدر جنایت می کنی؟ ولی شمر بدون توجه به اعتراض خان به کار خود ادامه می دهد. در آن حال خان مذکور طپانچه هایی را کشیده ، مغز شمر را هدف می گیرد و شمر ، هماندم جان به جان آفرین تسلیم می کند.گذشته از شهر قم در دهات اطراف قم نیز کم و بیش تعزیه خوانی رایج بوده و کنون نیز در پاره ای از آنها در دهه عاشورا تعزیه برپا می شود. البته تعزیه خوانان دهات ، مانند تعزیه خوانان شهر ، مجهز به وسایل و لباس کافی و کامل نیستند. در مقابل ، در میان تعزیه خوانان ده ، کسانی بودند که از نظر آهنگ صدا ، کمتر امکان داشت در شهر بتوان برای ایشان همانندی پیدا کرد. در میان دهات اطراف قم ، قریه ورجان و کهک و وشنوه و سلفچگان به مهارت در تعزیه خوانی و داشتن تعزیه خوانان ماهر و خوش صدا معروفند.در قریه سلفچگان که اینک به شهر تبدیل شده است سالهای قبل در روز تعزیه مسلم ، جریان وداع با امام حسین (ع) را به طرز بسیار مؤثری با ریزه کاریهایی که از مهارتهای هر تعزیه خوان باتجربه است ، انجام می دهد هنگامی که تأثیر و هیجان مردم به اوج خود می رسد و فریاد و شیون از مجلس بلند می شود ، آخرین جمله ها و اشعار مربوط به خداحافظی و وداع با حسین را به پاین می رساند. پس از آن چند قدمی می رود. ناگهان به زمین می افتد و جان به جان آفرین تسلیم می کند و تعزیه به یک صحنه واقعی تبدیل می شود و غوغا از جمعیت برمی خیزد.کپي برداري تنها با ذکر منبع مجاز است .{ منبع : سایت مداحان دات آی آر}

نظرات  

 
0 #1 توکلی 1390-07-01 19:17
سلام و خسته نباشید خدمت اقای فلاح
میخواستم از اینکه تاریخ شهر قم رو به این زیبایی بیان کردید تشکر کنم و اینکه با یاداوری این نوع عزاداری ها در فراموش نکردن اداب و رسوم قدیمی ها خیلی کمک کردید و اجازه دادید تا جوانان هم با این تاریخ و اداب و رسوم اشنا شوند
و بدانید که این سایت باعث افتخار جامعه مداحان و هیئتی های قم است
ان شاالله خدا شما رو در پیشبرد اهدافتون کمک کنه تا بتونید این سایت رو همیشه زنده نگه دارید
بازهم تشکر میکنم
یاعلی
نقل قول
 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است