مدح - ای دو صد موسی به طورت ملتَجی

در مدح موسی ابن جعفر ع

ای دو صد موسی به طورت ملتَجی

آفتاب و مه به نورت ملتَجی

ناله ی پنهان تو ، شمشیر تو

حلقه ی وصل خدا ، زنجیر تو

شمع خلوتگاه بزم کبریا

کعبه ی روح بلند انبیاء

گوهر رخشان شش دریای نور

نخل سبز نوربخش هشت طور

آسمان پنج خورشید کمال

هفتمین وجه خدای ذوالجلال

عرش اجلال و شرف را قائمه

حاصل عمرت رضا و فاطمه

انس با معبود، روح نیّتت

حبس دشمن شاهد حریّتت

روح عرفان در مناجات شبت

آسمان لبریز یارب یاربت

ذکر ، مشتاق و دعا دلداده ات

اشک تنهایی گل سجاده ات

نام حق گل کرده از لبهای تو

گریه ، شمع محفل شبهای تو

آیه های نور، مشتاق صدات

جان شب - بیدارها بادا فدات

قبله ی دل ، باب حاجات همه

ناله ات صوت مناجات همه

حبس تو خلوتگه دلدار بود

سلسله خوشتر ز زلف یار بود

ای دل مطموره ها زندان تو

حلقه ی زنجیر ها گریان تو

حبس تو از قلب شب تاریک تر

با خدا از هرزمان نزدیک تر

ای همای اوفتاده از نفس !

تو کجا و دامن تنگ قفس؟

تیره تر از گوشه ی زندان تو

سینه ی تاریک زندانبان تو

بارها و بارها و بارها

دیده در حبس عدو آزارها

حیف ، مولا لحظه ی جان دادنت

بود زنجیر عدو بر گردنت

لحظه لحظه می شکست آیینه ات

وقت رفتن بود سنگین سینه ات

همچو جدّت از همه محروم تر

نیست زندانی ز تو مظلوم تر

زهر ، آتش شد،تو را بی تاب کرد

آب کرد و آب کردو آب کرد

پیکرت را چار تن برداشتند

روی تخت پاره ای بگذاشتند

گرچه باید در عزایت خون گریست

گرچه زندانی چو تو مظلوم نیست

اشک ما جاریست عمری از دو عین

بر تو و برجد مظلومت حسین

جسم پاک تو به دوش چارتن

جسم جدت ماند بی غسل و کفن

پیکر تو در غل و زنجیرها

پیکر او طعمه ی شمشیرها

جسم تو از زهر دشمن شد کبود

جسم او را زخم روی زخم بود

زخم ما زخم تن صد چاک او ست

اشک میثم وقف خون پاک اوست

شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)

--------

توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد

درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر

 

Tags: موسی ابن جعفر ، امام موسی کاظم ، اشعار امام کاظم ، شعر امام کاظم ، شعر موسی ابن جعفر ، اشعار به مناسبت شهادت موسی ابن جعفر ، امام موسی کاظم ، شعر آیینی ، شعر آئینی ، شهادت موسی ابن جعفر ، شعر به مناسبت شهادت امام موسی ابن جعفردر مدح موسی ابن جعفر عای دو صد موسی به طورت ملتَجیآفتاب و مه به نورت ملتَجیناله ی پنهان تو ، شمشیر توحلقه ی وصل خدا ، زنجیر توشمع خلوتگاه بزم کبریاکعبه ی روح بلند انبیاءگوهر رخشان شش دریای نورنخل سبز نوربخش هشت طورآسمان پنج خورشید کمالهفتمین وجه خدای ذوالجلالعرش اجلال و شرف را قائمهحاصل عمرت رضا و فاطمهانس با معبود، روح نیّتتحبس دشمن شاهد حریّتتروح عرفان در مناجات شبتآسمان لبریز یارب یاربتذکر ، مشتاق و دعا دلداده اتاشک تنهایی گل سجاده اتنام حق گل کرده از لبهای توگریه ، شمع محفل شبهای توآیه های نور، مشتاق صداتجان شب - بیدارها بادا فداتقبله ی دل ، باب حاجات همهناله ات صوت مناجات همهحبس تو خلوتگه دلدار بودسلسله خوشتر ز زلف یار بودای دل مطموره ها زندان توحلقه ی زنجیر ها گریان توحبس تو از قلب شب تاریک تربا خدا از هرزمان نزدیک ترای همای اوفتاده از نفس !تو کجا و دامن تنگ قفس؟تیره تر از گوشه ی زندان توسینه ی تاریک زندانبان توبارها و بارها و بارهادیده در حبس عدو آزارهاحیف ، مولا لحظه ی جان دادنتبود زنجیر عدو بر گردنتلحظه لحظه می شکست آیینه اتوقت رفتن بود سنگین سینه اتهمچو جدّت از همه محروم ترنیست زندانی ز تو مظلوم ترزهر ، آتش شد،تو را بی تاب کردآب کرد و آب کردو آب کردپیکرت را چار تن برداشتندروی تخت پاره ای بگذاشتندگرچه باید در عزایت خون گریستگرچه زندانی چو تو مظلوم نیستاشک ما جاریست عمری از دو عینبر تو و برجد مظلومت حسینجسم پاک تو به دوش چارتنجسم جدت ماند بی غسل و کفنپیکر تو در غل و زنجیرهاپیکر او طعمه ی شمشیرهاجسم تو از زهر دشمن شد کبودجسم او را زخم روی زخم بودزخم ما زخم تن صد چاک او ستاشک میثم وقف خون پاک اوستشاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)--------توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارددرصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر