خلوت عباسیه

 کم کاری غلامتون رو به صفای خودتون ببخشید . 

 بنا به دلایلی شخصی نمیتونم خیلی به وبلاگ سر بزنم . 

 اما ارادت همچنان باقیست 

 برای ادامه ی ارتباط و استفاده از نوشته های حقیر اعم از روز شمار محرم و مدایح و مراثی 

 از کانال تلگرام خلوت عباسیه و اینستاگرام بنده ی حقیر استفاده کنید . 

 البته به زودی زود دوباره در همین محفل خدمتگذار خواهم بود . یاعلی 

اینستاگرام : samad134@

تلگرام :  https://telegram.me/samad_alizade

 حسین جان . 

صد و سی و سه شب شمردم 

باهر شبش یک بار مردم 

تا به محرمت رسیدم

حسرت کربلاتو خوردم

محرم آمد

******************
شدمحرم زغمت میجوشیم
شب به شب جرعه ی غم مینوشیم
هم نوا در غمـــــ  تو با زینب
شــصت و نه روز ســیه می پوشیــم

روزشمار محرم1

******************
مهـــدی بیا و بزم جــدت را بیارا
ما بد ولی باما بدان هم کن مـدارا
جمـعه شد یک روز مانده تا محرم
باید کجا پیدا کنم صاحب عزا را

روزشمار محرم2

******************
ماسرشکسته های سرافراز زینبیمـ
ســرباز زینبیمـــ ، جـانباز زینبیمـ
مانده دوروزتابه محرم حسین جان
ما در دعا دخیل به اعجاز زینبیمـ

روزشمار محرم3

******************
سه روزجسم بی سرتو می کشد مرا
در آفــتاب پیـــکر تو می کشــد مرا
سه روز تا مـحرم تو مانده یا حسین
داغ سه ساله دخـتر تو می کشد مرا

روزشمار محرم 4

*******************

 تمام زندگی و هستی ام فدای حسین

چرا بمانم اگر نیستم برای حسین 

بگو به مرغ اجل روی بام ما منشین

که چهار روز دگر مانده تا عزای حسین 

روزشمار محرم5

******************
وقتی دل دیوانه ای شد روضه لازم
یک چاره دارد روضه های حاج ناظم
این پنج روز مانده تا ماه محرم
دستم به دامان تو یا شهزاده قاسم

روزشمار محرم 6 

********************

شش روز مانده تا محرم بیقرارم
از اینکه دست خالی ام چیزی ندارم
شش گوشه . ششماهه . بهانه شد مهیا
حتی اگر یک قطره شد باید ببارم

روزشمار محرم 7 

*****************

ارباب را دردل غمی ناگفته مانده 

سوزی ز داغ محسن نشکفته مانده 

امشب بگو هر قصه ای داری ربابه 

تا ماه بی اصغر شدن یک هفته مانده 

روزشمار محرم8

******************
هشت منزل تا محرم دلربایی می کند
این دل سرگشته را پایین پایی می کند
در جوانان بنی هاشم یکی رعناترین
او علی اکبر است و خودنمایی می کند

روزشمار محرم9

******************
و نه قدم به محرم علم گرفت در دست
تمام قافله از چشم مست ساقی مست
بگو رقیه به محمل بخوابد آسوده
هنوز همره این کاروان ابالفضل است

او ازلی هست و ابتدا نپذیرد                 تا به ابد نیز انتها نپذیرد

خون خدا با خدا معامله کرده                غیر خداوند خونبها نپذیرد

وجه خدااوست اوکه بی گل رویش       

باغ به وقت چمن صفا نپذیرد         

 اوست طبیبی که مریض غم عشقش         درد بنوشد ولی دوا نپذیرد

تربت او تا که هست کشته ی عشقش          منت اعجاز مسیحا نپذیرد

تکیه به دیوارحسین کرده اولوالعزم       

 صاحب  تورات عصا را  نپذیرد        

حسن جمالش ز اوج حسن کمال است      یوسف کنعان که زلیخا نپذیرد

گر همه ی مصرشود یوسف کنعان        یوسف زهرا به تماشا نپذیرد

      حق بدهم عاشق دلخسته اورا             

   روز جزا جنت اعلا نپذیرد              

دست ابالفضل اوست تا به غلامی         گر بپذیرد حسین و یا نپذیرد ‏

رو به که آرد گدای بی سروپایش           وای به حالم اگر مرا نپذیرد

     زاغ سیاهی که چومن نغمه ندارد         

بین هزاران درش جا  نپذیرد ‏    

از سر کویش نروم بر در دیگر          این سگ آلوده بدن تا نپذیرد

خوشدلم از آنکه حسین بنده نوازاست       پس من سرگشته را چرا نپذیرد

پی نوشت : 

این غزل با نگاهی به غزل جناب مجید خضرایی ( دعبل )  با مطلع ( شور حسینی که انتها نپذیرد ) سروده شده . باشد که .... مقبول طبع مردم صاحب نظر فتد . 

توضامن شو که در مدح رخت مضمون بسازم

برای آن قد موزون غزل موزون بسازم

مرا حالا که مجنون کرده ای پوشانده ای رخ

بگو با من چگونه با دل مجنون بسازم

به یاد آن لب خشکی که محروم از فرات است

بجا باشد اگر دردیده ام جیحون بسازم

به یاد آن سر پرماجرا خورشید نیزه

به یاد آن تن افتاده درهامون بسازم

بخوان ای محتشم تا خون دل ازسینه جاری

برای پیکر زخم از نجوم افزون بسازم

مرید کوکب محمل نشین سرفرازم که

به پای ناقه اش صحرا به رنگ خون بسازم

همان بانو که سربشکست و فرمان داد درعشق

که همرنگی به رنگ عشق را قانون بسازم

صلی الله علیکمــــ یا اهلـــ بیت النبوه

*****************

مارا که دست لطف خدا آفریده است               جای سوال بود چرا آفریده است

اشک خدا چکید و چنین گفت درجواب             مارابرای بزم عزاآفریده است

گفتم چرا به کرببلا مایلم که گفت

ما را زخاک کرببلا آفریده است

درسینه قلب عاشق و درچشمهای ما           سرچشمه ای ز آب بقا آفریده است

میخواست جلوه ای ز حسینش نشان دهد        درچهره ی بهارصفا آفریده است

تا پر شود به باغ و چمن بانگ یاحسین

دربلبلان سرود و نوا آفریده است

از یمن وبرکت قدم ذوالجناج بود ‏             درکربلاچو خاک شفا آفریده است‎

کرببلا به علقمه اش فخر میکند              آنجا که عشق رسم وفا آفریده است

اورا خدا برای بشر کشتی نجات

اورا خدا چراغ هدی آفریده است

آنقدر پرشده است از اعجاز او جهان          گویا خدا دوباره خدا آفریده است

هفتادو دو ستاره و یک ماه شب فروز        خورشیدمجمع شهداآفریده است

بعدازحسین پرچم نهضت رفیع ماند

زینب حماسه با اسرا آفریده است

کرببلاست کعبه ی عشقی که دست حق       بیت الحرام سینه ی ما آفریده است

کرببلاست قبله ی واحد برای عشق           مانند کربلا به کجا آفریده است

بااشک روضه صیقلمان می دهد حسین

ازمس ببین چگونه طلا آفریده است

مارازافتخارهمین بس که یاحسین          ما راخدا گدای شما آفریده است

 ما را دعای مادرتان کرده گریه کن      مارا خدا به یمن دعا آفریده است

افسوس میخوریم که ماراچراخدا

از کعبه ی وجودجدا آفریده است

مانند آدمی که خدا رانده ازبهشت       مارا ز نسل اهل بکا آفریده است

حالاکه کربلا نشده شکر میکنیم        مستاجر امام رضا آفریده است

 **************

میلاد با سعادت پدر امام زمان عجل الله فرجه الشریف

حضرت ابامحمد امام حسن ابن علی عسکری علیه السلام

بر تمام شیعیان و منتظران طلوع خورشید مبارک باد

علی گفتم سخن آغاز کردم

به سوی عرش حق پر باز کردم

علی شیرخداوشاه مردان

علی آیینه دار روی یزدان

علی فاتح علی پیروز میدان

علی بر جمع جن و انس سلطان

به هر منبرسخنران و سخندان

علی با گریه ی ایتام گریان

علی باخنده ی ایتام خندان

علی گفتیم وشد هردرد درمان

علی گفتیم شدهرمشکل آسان

علی و فاطمه لولو و مرجان

علی قاهر علی غالب علی هو

علی ابن ابیطالب علی هو

‏‎ ‎علی عادل علی عدل و عدیل است

علی علت همه هستی علیل است

علی رهبر علی راه و دلیل است

علی آموزگار جبرئیل است

علی شهد و شراب سلسبیل است

علی زیبایی صبر جمیل است

علی برمومنان اجر جزیل است

علی در حشر قاضی و وکیل است

علی بر کافران نار وبیل است

چه گویم رشته ی مدحش طویل است

علی ایات قرآن مبین است

علی اصلی ترین اصل دین است

علی عالم علی علم و علیم است

علی حاکم علی حکم و حکیم است

که حبش فتح جنات نعیم است

و بعضش عاقبت نارحمیم است

علی سر صراط المستقیم است

علی تصویر قرآن کریم است

و بسم الله رحمن رحیم است

علی صابر علی صبر و حلیم است

علی روح طراوت درنسیم است

علی هرنبض در قلب سلیم است

علی شان نبا آیات توحید

همه آیات از او کردند تمجید

علی سیمای گلها در گلستان

علی شیرینی بار درختان

علی سرسبزی باغ است و بستان

علی شادابی فصل بهاران

علی برف است در فصل زمستان

به اذن مرتضا ابر است باران

علی فرمانروای باد و طوفان

علی بخشنده ی ملک سلیمان

علی سبّوح و قدوس است وسبحان

علی ارباب مقداد است و سلمان

علی شیر شجاعت آفرینی

خدا در شکل انسان زمینی

علی یعنی قیامت در قیامت

علی سالم علی سلم و سلامت

علی در چهره ی مومن علامت

علی بر کافران یعنی ملامت

علی غفار براهل ندامت

علی سلطان دین شاه امامت

علی شمشیر علی یعنی شهامت

علی گو تاشودشیرین کلامت

علی گو تاشود دنیا به کامت

علی گو تا شود هستی غلامت

دلا در زندگانی با هدف باش

غلام حضرت شاه نجف باش

علی صدیق علی صدق است وصادق

علی معشوق علی عشق است و عاشق

علی نور فلق رب المشارق

علی مافوق ادراک است و فائق

علی حق است و کشاف الحقایق

علی خلق خدا بر خلق خالق

علی رزق و علی رزاق و رازق

علی وارسته از بند علایق

علی فرق و علی فاروق و فارق

علی حجت به مجموع خلایق

علی میزان علی معیار ایمان

قسیم جنت است و نار نیران

علی یعنی که انصاف و مروت

علی یعنی که در عین شجاعت

به زیردست خود باید فتوت

علی یعنی که یک دنیا صلابت

علی جان نبی جان رسالت

علی دنباله ی راه نبوت

علی قادر علی قدر است و قدرت

علی رحمن علی آیات رحمت

علی حبه رضوان و جنت

علی بغضه نیران و ذلت

دو عالم را به عشق او بهشتم

چه غم دارم که با او در بهشتم

علی آیات قران مبین است

علی در عرش با حق همنشین است

علی حق است و حق با او قرین است

علی ایمان علی امن و امین است

علی حبل المتین عین الیقین است

علی مرآت یزدان در زمین است

علی حصن حصین یعسوب دین است

علی بر حلقه ی خاتم نگین است

چه خوش گفتی که حرف حق همین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

چه میدانم چه میدانی علی کیست

کسی غیراز علی مثل علی نیست

علی آگه ز راه آسمانهاست

علی آگه ز عمق بیکرانهاست

علی آگه ز سرّ کهکشانهاست

علی فوق زمین ها و زمانهاست

 مکین لامکان لامکانهاست

که آگه از عیانها و نهانهاست

علی فوق تصور در روانهاست

علی شیرینی شیرین زبانهاست

کلام الله بزم خطبه خوانهاست

 علی نیروی دست پهلوانهاست

ولی والی والاست حیدر

علی عالی اعلاست حیدر

خدا عالی شد و اورا علی گفت

به طوفان نوح غم را با علی گفت

به اعجاز عصا موسی علی گفت

بهنگام شفا عیسا علی گفت

خلیل الله به آتش تا علی گفت

گلستان گشت و در آنجاعلی گفت

شب معراج احمد یاعلی گفت

به طاق عرشه ی اعلا علی گفت

ندانم پشت در زهرا علی گفت

و یا محسن به او بابا علی گفت

یقین دارم که وقتی رفت زهرا

همه گفتند علی افتاد از پا

***************

 بلند بگو : بر عمر و عمر دوست لعنت 

جان را فقط به مقدم جانان فدا کنید      قد رافقط به محضرمولا دوتا کنید

  فرقی نمی کند که بگویید علی علی    یا در رکوع وســجده خدایا خدا کنید

ما دوره گرد کوچه ی شاهانه ی توایم

یک سکه هم حواله دســــــــت گدا کنید

کفگیر اشکمان به ته دیگ خورده است     فکری بحال خشکی چشمــــان ما کنید

مثل کویر تشنه و زرد خــــــزان شدیم        ما را به نفخه ی نفسی با صفـــا کنید 

یعنی که شل کنید سر کیسه را و بعد

ما را مسافر حـــــــــــــرم کربلا کنید

طفل یتیم دوره ی آخر زمانه ایم             درحق ما شما پدرانه دعا کنید

ما از مس وجود پشـــیمان و نادمیم    با گوشه چشم عاطفه ما را طلا کنید

حاجت کجا بریم که حاجتروا شویم

منت نهید و حاجت ما را رواکنید

ما مبتلای کرببــــــلاییم و اهل درد       ما را به تربت شه بی سر دوا کنید

 ناقابل است جان غلامان کویتان          خونی کنید و صدقه ی رفع بلا کنید

 آمد نسیم رحمت و گوش دلم شنید      

 عرض نیاز خود به امام رضا کنید        

سالروز آغاز امامت 

ولی امر صاحب عصر ناموس الدهر 

تنها امام حی و حق و حاضر و ناظر  

صاحب زمین و زمان باقیمانده ی حجت های خدا در روی زمین 

 منتقم خون ال الله حضرت بقیت الله فی الارضین 

مهدی ابن حسن عسکری سلام الله علیهما بر شیعیان مبارک باد . 

**********************

 این هم تبریک روز فرحه الزهرا سلام الله علیها 

**********************

ای شاه شجاع حضرت فیروز دمت گرم 

ای خنجر تیز تو عـ ــمــ ـرسوز دمت گرم 

 به ادامه ی مطلب هم توجه بفرمایید . البته رمز داره و فقط به آقایون رمز داده میشه . 

 با عرض شرمندگی از خواهران . 

دلهای پاک اهل ولا موطن علیست 

ایمان علیست پس دل ما مومن علیست

بعداز نبی که عایشه او را به زهر کشت  

دوم شهید راه علی محسن علیست 

*****************

اشکهای مرتضی دیدن نداشت .       ناله ی زهرا که خندیدن نداشت .

 غنچه ی گل با لگد چیدن نداشت       محسن او قصد جنگیدن نداشت .  

*****************

بر اصحاب خبیثه ی صحیفه و شورای کثیف سقیقه 

و منتخبان ولدالزنا و حرامزاده اش هزاران هزارلعنت

*****************

 یوم علی ال رسول عظیم 

*****************

ایام سخت و تلخ و تاریک هجوم به خانه ی نور و وحی 

و ایام ضربت خوردن و جراحات شدیده ی سیده النساء العالمین 

و شهادت حضرت محسن ابن علی علیه السلام 

و شهادت یک سوم از کل سادات روی زمین 

و بستن دستان یدالله اسدالله امیرالمومنین علی ابن ابیطالب سلام الله علیهم را 

با نقشه ی عایشه ی فاجره ی فاسقه ی رذیله و دستور ابوبکر ابی قحافه ی ملعون و حرامزاده 

بدست انجس النجاسات و خبیث الخبائث عمر ابن خطاب ولدالزنا و افراد حرامزاده اش 

به محضر مقدس و دل دردمند باقیمانده ی حجج الله بر روی زمین و منتقم الزهرا 

ولی امر مسلمین و تنها امام حاضر بر روی زمین حضرت ایت الله العظمی ولی الله الاعظم 

امام زمین و زمان مهدی ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا 

 تسلیت و به شیعیان تعزیت عرض میکنیم 

**************

 حسینی باید ! که از حسن گوید 

 حسینی ! باید که از حسن گوید 

کینه های غـــــدیر زنده  شدند 

گرگ های هـــــاردرنده شدند

مردم شــــهر زننـــــده  شدند 

به همــــان که  پناهنــده  شدند  

همه حمــــــله کننــــــده شدند 

گریه کردیم وغرق خنده شدند

اهلبیت رسول اینجاست 

حیدر و بتــول اینجاست

عایشه  بر سقیـــفه بانی شد  (لعنت الله علیهم )

بین نامردهــــــا تبـــانی شد 

خانه محصورچندجانی شد

اتفاقات ناگــــــــــهانی شد

قامت مادری کمــــانی شد

صورت یاس ارغوانی شد

شـــــاهد عینی مــــدینه حسن

کشته ی زخم های سینه حسن

دو سه روزی بعد از مســــــمار

بسته شد راه گل به دست خـــــار

ماجراهـــــــــا دوباره شد تکرار

دست خصم شدبه صورتش آوار

هم از او خورد هــــــــم ازدیوار

یا حسن گوشــــــــواره را بردار

مخفی اش کن ز دیده ی حیدر

راه خانه کدام سوست مــادر!

چه کند لکنت زبانشـــــ را 

بر در سوخته نشانشــــ را

پیری مادر جوانشـــــــ را 

غم مادر برد توانشــــــ را

پس سفید کردگیسوانش را

و شکست تاب زانوانش را

زهر کین از جهان خلاصش کرد

راحت از خلق  ناسپاسشـــــ  کرد

پسر ارشد شهِ کــــــرّار

سبط اکبر تمام قد مختار

اوکه بودشاهددرومسمار

او که از تازیانــه دید آزار

طشت شد ز خون اوگلزار

سوی مادر رفت پی دیدار

دوختند تابوت را به پهلویش

هم به سینه و هم  به بازویش

***********************

بر شورای سقیفه لعنت .

بر عایشه و ابوبکر وعمروعثمان لعنت . 

بر قاتلان حضرت محسن و یک سوم از سادات روی زمین لعنت . 

بر مغیره و قنفذ و خالد ابن ولید لعنت . 

بر عمر ولــــد زنا لعنت .

ز دست ساقی کوثر می الستی را

به سرکشیدم و بردم لذیذ مستی را

زتاک پاک محبت شراب عشق علی

علو مرتبه داده است خاک پستی را

به کوه قامت اومتکی است کاه قدم

به زندگی نکشم ذلت شکستی را

علیست دست خدا و ندیده ام جایی

به روی دست خدا در زمانه دستی را

علیست غالب وقاهر علیست دست خدا

چه کس چوضرب علی دیده ضرب شصتی را

عموددین زقیام علی شده قائم

نداشت جز به رضای خدا نشستی را

علیست آنکه به لبخنداوخدامست است

طفیل هستی اوکرده ملک هستی را

خراب جام ولا مستم از کلام علی

به عقل کی بدهم این خراب مستی را

 عجب زکارخدایی که خلق کرده علی

عجب تر آنکه ز من خواست خداپرستی را

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

**************************

  درسرهوای توست به هرلب نوای توست         دل  مبتلای  عشق  تو  و  کربلای  توست

بازاین چه شورش است که دردل فتاده است     بر هر دلی  که  می نگــــرم  نینوای  توست

آمد  محرم  و دل  من  غرق  مـــــاتم  است        دل خون ودیده خون به غم جانفزای توست

آیا  سری  به  خانهء  قلبــــــــــم  نمی زنی

خوش آمدی  به  بزم که  بزم عزای  توست

****************

آن ساعتی خوش است که من گریه می کنم

آن گریه را به محضــــــــرتان هدیه می کنم

هر کس به تکیه گاه وپناهی دلش خوش است

من نوکرم به صاحــــــــب خود تکیه می کنم

بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب 

و اولاده المعصومین و فاطمه الزهرا حجت الله علی الحجج المعصومین

**************

زمین و عالم بالا

 مجال همت ما شد

 خدارا یک علی باشد

 که آنهم قسمت ماشد

*****************

 اشهد ان علیاَ ولی الله

یا علی الیوم اکملت لکم دین آمده             مصطفی آمد که ابلاغ تولایت کند

دست حیدررراگرفت وبردتا بالای سر    خواست تا اول نفر او با علی بیعت کند

**********************************

احمد که بشیراست ونذیراست       از سوی خداوند سفیر است

                         تا برهمه ی خلق بگوید                       

برهردوجهان علی امیراست

 *********************************

درعرش به آوای جلی میگویند       یا ناد علی سینجلــــــی میگویند

با گوش دلم شنیده ام وقت نماز

در مآذنه ها علی علی می گویند

 ******************************

 محمد یک بدن از نور یزدان        علی را حق بر او سر آفریده

علی  چشم  خداوند  تعالی

علی در چشم احمد نوردیده

برای امر ابلاغ ولایت                 خدای ما محمد برگزیده

************

لعنت الله علی من عاداک یا علی

***************

کیست در جهان صنع یدش         که ولایت قبول کن یا رد

منکری هم اگر به عالم هست     مرتضا خود به او ولا ندهد

 غدیر نوشت :

 یا علی !

 آنانکه به تو دست بیعت دادند ..... شورای سقیفه را بنا بنهادند 

شمشیر گرفتند ز کین روز غدیر..... درکرببلابه دست قاتل دادند

 نوشته اند : آن خبیث ملعون که نامش عمر ابن خطاب بود پیش آمد . 

 دست مولا را گرفت و گفت : بخّ بخّ یا امیرالمومنین . 

 اما ..... امان از روزی که آتش به در خانه آورد . 

بر عمر لعنت شعار شیعه است ..... این برائت افتخار شیعه است 

صلی الله علیک یا هادی الامم

یا علی ابن محمد النقی علیک بالتحیه و الاکرام

**************************

ای به فلک هدی هادی

حرف حق را تویی نادی

نام پاکت علی النقی

دشمن تو سخیف و شقی

کار تو نقاوت است آقا

منکرت در شقاوت است آقا

گر چراغ هدایت است حسین

پاسدار ولایت است حسین

او چراغ هدی تویی هادی

به هدایت تو آبرو دادی

طلیعهء دهمین خورشید هدایت 

 درکهکشان ولایت

به ساحت اقدس ال الله مبارک

********** 

برمتوکل عباسی لعنت . برشاهین نجفی لعنت

برنواصب و وهابیون لعنت .

 برهتاکان مقام امامت لعنت .

برشورای سقیفه و منتخبانش لعنت . 

صلی الله علیک یا مسلم ابن عقیل 

***************

مسلم ای اول شهید راه دوست         ای به دارجورخاطرخواه دوست

ای سفیرعشق درسینای یار

ای خراب عشق از مینای یار

مسلم ای شیر مسلّم آمده

بر سرافرازی معلـــــــم آمده

بر سر دار جفا با بانگـــــ خوش

می رسدلبیک مسلم باعطش

کِای پسر عم ای امام عالمین

ای ولی و ای امیر من حسین

                 من شهیدکوفیان ناکسم                 

می روم اما ترا دلـواپسم

بهر حفظ مذهب ومکتب بیا            جان من اما تو بی زینب بیا

***************

آب است در دستان من 

لب تشنه می میرم ولی

جرمم حسینی بودن است

یا قوم و خویشی با علی ؟؟!!

****************

دم آخر غریب و تنها ماند .. بین نا مردم نمک نشناس .. رویی دارالاماره مسلم گفت 

فاغث یابن عمی العباس     

 کوفه را در آن زمان جمعیتی بود بالغ بر یک میلیون نفر

 اما فقط یک زن 

 برای یاری مسلم آمد . 

 طوعه . تا ابد کوفه را رسوا کردی با زنانگی خود 

درکربلابود

همسفره ی غم

همبازی رقیه درشام بلا بود

درمحفل غم

مرثیه خوان وراوی آن ماجرا بود

آه ای مدینه

بعد از پیمبر

او باقر ائمه و آل عبا بود

بار یتیمان

بر دوش او مثل علی مرتضی بود

بااوچه کردی

بااوکه زخمی بردلش ازکوچه ها بود

بااین چنین درد

حاجترواکرد

پروازمی کرد

اف لک دهر

ای کاش قبرش

همراه با خون خدا در کربلا بود

ای کاش قبرش

در قم و یا همسایه ی صحن رضا بود

اما دریغا 

غربت نشین کوچه ای دردآشنا بود

بزم عزایش

از کربلا آغاز و ختمش مجتبی بود 

بر هشام لعنت . بر نااهلان کوفه و شام لعنت . بر منافقان مدینه لعنت

بر ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه و معاویه لعنت . 

صلی الله علیکم یا اهلبیت النبوه

********

باعشق علی درهمه جااوج گرفتیم 

با فاطـــــمه آرام به هر موج گرفتیم

از نسل گل نسترن و وارث یاسیم

ماهرچه که داریم ازاین زوج گرفتیم

همصحبتی کوثر و اخــــــلاص مبارک       پیوند گل نســـــــــترن و یاس مبارک

حیدر چو عقیق یمن و فاطمه الماس     ترکیب قشنگــــــ دُر و المـــاس مبارک

خیر البشــــر و خیر نساء دو جــهانند      بر سید بطحا شــــــرف الناس مبارک

  گویم به حسین وحسن وزینب وکلثوم     با یک غزل ناب و پر احســـاس مبارک

بی شک پسرسوم زهراست اباالفضل

این وصلت و پیوند به عبـــــاس مبارک

پیوند زهــــــــــرا با علی بادا مبارک    

 این وصل خوبان بر شه بطحا مبارک     

یاس نبوت همســــــــــر سرو ولایت    تاج سعادت بر سر مــــــــــولا مبارک

یک باغ گل پیــوند گل با گل ثمر داد      پیوند گل با گل بر این گلــــها مبارک

شیرینی این وصل بر جمع محــــــبان      

  باکوری چشم و دل اعدا مبــــــارک      

ما از تبار یاس و از نســـــــــل ولاییم      مادر , پدر , وصل شما بر ما مبارک

جان مرا کن رونمــــــا ای  تازه داماد      رخت عروسی بر قد زهــــــرا مبارک

ما شادمان از این وصال وخصم گریان    

برمامبارکـــــــ بر عدویت نامبارکـــــــــ     

یارب به حق وصلت زهــــــرا و حیدر     کن روز های غربتـــــــــــ ما را مبارک

یعنی نقاب ازچهره ی مهدی بگیر و     دنیای ما را کن به آن سیما مبارک

آن روز در تقویم دنیـــا می نویسیم

روز ظهور مهدی زهــــــــــــرا مبارک

این هم برای اینکه دل مولا حسابی خنک بشه 

ایضا بر

عایشه ی فاحشه ی فاجره ی فاسقه ی ناکثه ی خبیثه 

خدایا خنده  و شادی  جواب آه  و افغان  نیست

دف و آوازه ومطرب علاج سوزعطشان نیست

جگر صد چاک زهر کین میان سینه ات آتش

تنت بر خاک بام اما تن پاک تو عریان نیست

توخورشید و به زیر آفتــــــــاب داغ جســـــم  تو

ولی خورشید اینجا مثل عاشورا که سوزان نیست

سه روزوشب تنت درسایه ساربال مرغان است

خدا را شکر می گویم  که زیر سم  اسبان  نیست

در کوچه ها سگی چو در خانه ا ی رود

 از صاحبان خانه به سگـــ  لقمه ای رسد

امشب که آمدم به در خانه ات حسین

 زوزه کشان زنم درمیخانه ات حسین

باشد که ز دست غلامان سرورم

 یک تکه استخوان بکوبند برسرم

دولتسرای حضرت حق کربلای تست

 عشرت سرای دیده به بزم عزای تست

آتش زدی به خرمن دلهای ما حسین

 دوزخ شود بهشت با شور یا حسین

من کلب نوکران توام زوزه می کشــم

 قانع به خشکه نانم وبااستخوان خوشم

شعر بلند عشــــق تو الله اکبر است

 قدقامت الصلوة توقدقام محشراست

آن لحظه ای که حضرت حق آفرید مرا

 آن دم به نوکری ســـــرایت خرید مرا

ریسمان کعبه از طرفی می کشد مرا

 زنجیر عشق تو کــــشدم سوی کربلا

صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی

 ****************

 دوباره  آمده ام  تا  غزل ترانه  کنم

 شبانه  گریه ی جانسوزعاشقانه  کنم

بر آستان تو روی  نیازمن  برخاک

 که آبرو طلب از خاک  آستانه  کنم

شبی شبیه کبوتر شبیه یک گنجشک

 چه می شود که  کنار تو آشیانه کنم

سیاهرو شده ام پس خیال کن زاغم

 حرم اگرکه نشد توی شهرلانه کنم

سکوت محض دل من حضور تو یعنی

 که  آمدم  گله  از مردم  زمانه  کنم

 به دانه دانه ی اشکم دلم زبان وا کرد

 که دانه دانه غم و درد دل روانه کنم

 میان صحن تو فریاد وناله آزاداست

 بقیع که نیست چرا گریه مخفیانه کنم

دخیل قلب من و بال آن کبوترها

 برای حاجت دل نذرآب و دانه کنم

 برای  هق هق اشکم  کنار یک  دیوار

 بگو که تکیه ی خود بر کدام شانه کنم

 چه می شود که شبی دست خالی خود را

 میان  زلف  سیاه  تو  مثل  شانه  کنم

 و آن دلی که اسیراست بین گیسویت

 برای آنکه به  یاد آوری  نشانه  کنم

 غلام و عبد که باشم که سلطنت بخشد

 سوال و حاجت خود از کدام خانه کنم

 غلام حلقه به گوش و گدای کوی توام

 سزد که آرزوی عمر جاودانه کنم

 به سلطنت ندهم رتبه ی غلامی را

 من آن نیم که چنین کار ناشیانه  کنم

 میان جنت  پایین  پای تو  هیهات

 نشسته باشم و فردوس را بهانه کنم

************

در این ایام مخصوصه  زیارت سلطان 

هرکس به آستانبوسی حضرت نائل شد

مارو از دعای خیرش فراموش نکنه .

نامت که قرین مرتضی شد

 آرام دل خیرالنســــــاء شد

 نقش عَلَم علوم عالَــــــــم

 یا عالم آل مصطفــــی شد

 پابوس تو ای امام خوبان         مس آمدم و تنم طلا شد

 گفتند طبیب دردهــــایی          هردرد که داشتم دواشد

    دربان ورودی حریمت 

 موسای کلیم با عصا شد

 با خیل مریض ها مسیحا

 ایستاده درصف شفا شد

 دست من و دل نبود اصــــلا       روزی که به عشق مبتلاشد

 ای قبله ی هفت هشت قلـــبم     وقتی گـــرو ِ نُهِ شــــــــما شد

 من یک گره برضریح بستم

 صدهاگره بادست تو واشد

 حاجت به زبان نرانده دیدم

 درباب جواد تو روا شـــد

 نام تو خدا رضـــــــــا نهاده        یعنی به رضای تو رضا شد

 تاریخ  سلاطین  گواه  اسـت        باید  در ِ خـانه ات  گدا  شد

 هرکس به زیارتـــــ تو آمد  

 انگار که زائر خدا شــــــد

 از پای ضــریح بار بست و

 راهی دیار کــــــربلا شد

                                  بین الحرمین مشهد و قم        انگار که مروه و صفا شد  

                                 ماکعبه ندیده حاج هستیم          تا طوس تو حج  فقرا شد 

 پایان غزل رسید وپرمهر

 کشکول فقیر بینوا شد

 پایان حسین حسین هیئت

 هرهفته رضا رضا رضا شد