خاطره ای ازشهدسیدمرتضی آوینی28

موضوع:شناخت مرتضی

آنچه که دل مرتضی را به درد می‌آورد شناخت رنج انسان بود، انسانی که با دور شدن از مبدأ

وحی خود را تنها و سرگردان در این کره خاکی یافته است، انسانی که عهد ازلی خود را به

فراموشی سپرده و مقام خلیفه‌اللهی خویش را از یاد برده است. او حتی برای لحظه‌ای از

معنای «انالله‌واناالیه‌راجعون» غافل نبود، مبدأ و مقصد را می شناخت،‌ و خود را در نسبت با

این شناخت معرفی می‌کرد، درد او، غفلت ما بود، لحظه‌ای بر او نمی‌گذشت، مگر اینکه خود

را حاضر در پیشگاه حق و حق را ناظر بر خویش بیابد.

اگر با شهادت او خود را می‌شناختیم و به قضاوت می‌نشستیم چگونه می‌توانستیم مدعی

شناخت رنج او باشیم؟

ما کجا و دامن دوست کجا؟

سینه تنگ من و بار غم او هیهات

مرد این بار گران نیست دل مسکینم


منبع : کتاب مرتضی و ما