فرازی ازوصیت نامه شهید غلامحسين‌ ادهمي

بسم رب شهدا و الصدقين

انا نحن نحيي الموتي و نكتب ما قدموا و اثارهم و كل شيء احصيناه في امام مبين

براستي كه ما آري ما مردگان را زنده مي‌كنيم و اعمالشان با يادگارهاي نيك و بد كه از خود به

جاي گذاشته اندهمه را مي‌نويسيم و ثبت و ضبط مي‌كنيم.

با سلام و درود فراوان خدمت امام زمان (عــج) و نائب برحقش امام خميني و نيز امت شهيد پرور

ايران و به اميد برافراشته شدن پرچم اسلام برتمامي جهان انشاء .

اكنون كه به معشوقم مي‌پيوندم با دلي پر از درد بسوي او پر مي‌كشم.

اي برادران من از بعضي شماها شكايت خواهم كرد. برادران من، امروز روز جنگ است روز جهاد

است و بر هر مسلمان واجب است پيكار و جهاد كند ولي متاسفانه عده‌اي از مردم از اسلام

فراموش كرده‌اند به قيامت نمي‌انديشند و فقط به فكر امكانات دنيوي هستند با گران فروشي و

با جمع كردن لوازم با توطئه و اختشاش، با دست بردن در نقطه ضعف هاي دولت و شبانه روز

فرياد مي‌كشند نفت نيست گاز نيست بنزين نيست روغن و غيره نيست مگر نه ما در حال جنگيم.

بله من از شما شكايت را خواهم كرد كه حال انباشته مي‌كنيد در صورتي كه عده‌اي فقير و

گرسنه اند خوش گذراني مي‌كنيد در صورتي كه خدا را كاملاً فراموش كرده ايد جنگ و كمبود

است در صورتي كه هي فرياد مي‌زنيد مي‌خواهم مي‌خواهم آيا تا به حال فكر كرده‌ايد كه با

اين عمل، سنگر منافق را محكم مي‌كنيد.

اي خالقم اكنون كه اين لباس مقدس را به تن مي‌كنم و در راهت جهاد مي‌كنم از تو مي‌خواهم

حال كه موقع آن فرا رسيد مرا توفيق شهادت دهي طوري مرا بميران كه بدنم ريزريز شود سپس

براي دشمنان، طنم را نيست گردان تا شايد اين گول خوردگان و سازش كاران با ديدن دامادي

جواني 17 ساله به خود بيايند و بجنبند.

مادرم گريه مكن كه فرزندت عاشق بود او عاشق بود و عاقبت به معشوقش رسيد پس گريه مكن.

مادر، حال كه به آرزوي ديرينه‌ام رسيدم پس از شما مي‌خواهم كه خود مرا به حجله ببريد و اگر

نشد پدرم و يا حبيب ا000 و سپس شيريني دهيد و جشن بگيريد خوشحال باشيد كه فرزندتان

فرداي قيامت شماها را به زهراي پهلو شكسته معرفي خواهم كرد. در فرداي قيامت هم به

خداوند خواهم گفت كه من هم يك پدر و مادر دل شكسته دارم پس شاد باش و شيريني

دامادي فرزندت را بده.

پدر جان و برادران و خواهرانم حال كه دستم از دنيا كوتاه شد ديگر نمي‌توانم آن همه زحمات

شماها را جبران كنم از خدا مي‌خواهم كه به شما توفيق عنايت فرمايد و از شما مي‌خواهم

كه تا آخر عمرتان در صراط المستقيم حركت كنيد و گوش به فرمان امام اين نعمت بي كران

باشيد و پشتيبان اين روحانيون دلسوز باشيد انشاء ا000 كه خدا اسم شماها را در دفتر حزب‌

ثبت كند و در آخر از شماها مي‌خواهم كه در جلوي جنازه‌ام گوسفند خون كنيد و گوشت آن را به

مستضعفين بدهيد. ديگر اينكه 350 تومان از آقاي عربي معلم قرض دارم خواهش مي‌كنم آن را

بپردازيد و از قول من تشكر كنيد. از آقاي غلامي پمپ بنزين 19 تومان با    6 ليتر كوپن پس آن

را با تشكر پرداخت كنيد.
باري عرض مي‌كنم مادرم و اي خانواده عزيزم براي من هيچ ناراحت نشويد و گريه نكنيد چون

خودتان مي دانيد كه هميشه از خدا طلب شهادت مي‌كردم و حال پسرتان به آرزويش رسيده

است، برايش گريه نكنيد و اگر گريه كنيد روح مرا ناراحت خواهيد كرد. اگر مي‌خواهيد گريه كنيد

براي اسلام گريه كنيد براي حسين گريه كنيد كه روز عاشورا تنش پاره پاره شد و هر چه فرياد

زد كسي به فريادش نرسيد. پس از تمامي برادران مي‌خواهم كه به هل من ناصر اسلام لبيك

گويند و آن را از گزند اجانب نجات دهند. توفيق و صبر و برباري همگان را از خداي عظيم خواهانم.

اگر اسلام با ريخته شدن خون من آبياري خواهد شد، پس فرود آئيد اي گلوله‌ها و قلبم را بشكافيد

و خونم را چون سيل خروشان جاري كنيد  ولي فقط در راه او و براي او

خدمتگذارتان:

حاج غلامحسين ادهمي:         9/8/1360