فرازی ازوصیت نامه شهید محمد حسن‌ شيخي زاده

بسم ا… الرحمن الرحيم

به نام خداوند درهم كوبنده ستمگران و درود بر شهيدان كربلاي حسين و سلام بر ياران

با وفاي حسين (ع) ، سلام بر امام امت و ابراهيم زمان و حسين زمان خميني، حامي

مستضعفان جهان. اكنون كه من اين راه را انتخاب كردم منتظر من نباشيد چون نرفتم كه

زنده برگردم رفتم تا با مزدوران آمريكايي مبارزه كنم و بكشم و كشته شوم و وصيت مي‌كنم

كه هرگز براي من گريه نكنيد  فقط به مادرم بگوييد كه تو در نزد زينب سربلند خواهي بود.

مادر همچون كوهي كه به افق سركشيده، سر بلند باش كه مبادا منافقين از شهادت فرزند

تو سوء استفاده كنند كه پيش فاطمه زهرا (س) شرمنده شوي و تو اي پدر گريه نكن كه خداي

ناكرده دشمن خوشحال شود و بيايد پيش شما و شما را اغفال كند كه اي چرا نشستي پسرت

را كشتند و به برادران ديني خود وصيت مي‌كنم كه هرگز تا آخرين قطره خون خود با دشمنان

اسلام سازش نكنيد و هميشه گوش به فرمان امام خميني باشيد و من از برادران خود مي‌خواهم

كه پدر ومادر را ياري دهند و آنها را به صبر و بردباري توصيه كنند و به آنها بگوييد كه تنها آرزوي او

شهادت بود، شهادت در راه خدا و كسي خيال نكند كه مرا به زور به جبهه فرستادند. من با ميل

و ايمان خودم رفتم تا به دشمنان اسلام بفهمانم كه اسلام سازش پذير نيست و به ياري خدا و

به فرمان امام خميني بت شكن، اين انقلاب را از مرزهاي كشور به كشورهاي ديگر مخصوصاً

كشورهاي اسلامي صادر خواهيم كرد و ضمنآً از برادرانم محمد علي و محمد حسين و خواهرانم

مي‌خواهم كه براي من گريه نكنند چون مي‌دانيد كه من عاشق بودم عاشق شهادت و اگر لياقت

شهيد شدن را داشتم كه به آرزوي ديرينه‌ام كه فقط شهادت بود رسيده‌ام و مرا مانند يك داماد كه

به حجله مي‌برند، پدرم و اگر نشد برادرانم مرا به حجله ببرند و براي من شيريني بدهند و خوشحال

باشند كه توانستيم در راه خدا يك شهيد بدهيم.

خدمتگذار شما:               

محمدحسن شيخي‌‌زاده