عقل کل را نظیر می آید
عشق کل را وزیر می آید
نهر دیگر جدا شد از کوثر
یا که خیر کثیر می آید
بارش رحمت خدا امشب
بر کبیر و صغیر می آید
امشب از تودۀ گنه کاران
نالۀ یا مجیر می آید
هر دم از بندگان خاک نشین
بانگ نعمَ الامیر می آید
زسرا پردۀ جلال حسین
طُرفه ماهی منیر می آید
کز تجلای روی زیبایش
مِهر گردون حقیر می آید
پسری داده بر حسین خدا
که پدر را نظیر می آید
اوست روح کرامت و کرمش
خلق را دستگیر می آید
شیری از بیشۀ علی برخاست
که چو او شیر گیر می آید
خون ، خون خداست در بدنش
که چنین دلپذیر می آید
او علی اکبر است و در مدحش
نغمه از عقل پیر می آید
که در او بین جلال سرمد را
صورت و سیرت محمد را
شاعر : حاج سید رضا مؤید
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد