خاطره ای ازشهدسیدمرتضی آوینی9

موضوع:سفر حج

سفر حج ، میقات با خدای عشق با پای دل راه سخت صفا و مروه را پیمودن كار عاشقان است.

بین آنكه دلش مشتاق باشد،‌ با آنكه پایش مشتاق باشد فاصله‌ای است به وسعت آسمان تا زمین.

مرتضی كه از این سفر بازگشت،‌ به دیدارش رفتیم، در عرفات گم شده بود، می‌گفت: «آنقدر گشتم

تا توانستم كاروان خودمان را پیدا كنم. خیلی برایم عجیب بود. من كه گم بشوم دیگر چه توقعی ازآن

پیرمرد روستایی است.»

لبخندی بر لبانش نشست و ادامه داد :« بعد یادم آمد كه ای بابا! حدیث داریم كه هركس در عرفات

گم بشود خدا او را پذیرفته است.»

صحرای عرفات، حضور صاحب‌الزمان (عج) و دل بی‌قرار آوینی، اگر تمام اشك‌هایش در جبهه بی‌شاهد

بود،‌ آنجا كه دیگر مولایش دل بی تاب سید را می‌دید. آنجا كه حجه‌بن‌الحسن(عج) اشك را از روی

گونه‌های مردان خدا پاك می‌كند، دستانش را می‌گیرد،‌ تا راه را گم نكند سیدی دست در دست

سیدی والامقام هفت وادی عشق را با پای جان می‌دود.

منبع: همسفر خورشید

راوی:‌ شهید سید مرتضی آوینی