عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 27 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
4015
5591
29208
120012
31025879
Your IP: 44.223.37.137

زبانحال فاطمه معصومه س

دوری پدر

روزگاری است که دور از پدرم

وز غم دوری او خون جگرم

تا که او رخت کشید از بر ما

سایه افکنده غمش بر سرما

تا که بر ظلم گرفتار شده

روز در دیده ی ما تار شده

جمع ما رو به پریشان حالی است

جای او در همه جائی خالی است

هفت سال است کز او بی خبرم

سوی او نیست کسی راهبرم

نه سلامی رسد از او مارا

نه پیامی بود از او مارا

پدرم موسی عصر خویش است

خصم فرعون ضلالت کیش است

بس که فرعون زمان طغیان کرد

قصد موسای زمان بر جان کرد

بود سرگرم مناجات و دعا

که ز دوشش بکشیدند ردا

دل پاک از گنهش آزردند

وز سر تربت جدّش بردند

خصم ترتیب دو محمل داده ست

زان ندانم به کجا افتاده است

نیست از مرگ و حیاتش خبری

نه از آن گمشده ما را اثری

کاروانی که ز بغداد آید

دل من باز به فریاد آید

می روم نام پدر می گویم

حالِ آن گمشده را می جویم

بانگ لا از همه جا می شنوم

وز همه پاسخ لا می شنوم

او که حال همه را می داند

در کجا هست ، خدا می داند

ای خدایی که تو هستی یارش

هر کجا هست ، سلامت دارش

تو بیفزا به حیاتش یا رب

بده از بند نجاتش یارب

کم مکن سایۀ او از سر ما

باز او را برسان در بر ما

شاعر : حاج سید رضا مؤید

--------

توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد

درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر

 


 

Tags: زبانحال فاطمه معصومه سدوری پدرروزگاری است که دور از پدرموز غم دوری او خون جگرمتا که او رخت کشید از بر ماسایه افکنده غمش بر سرماتا که بر ظلم گرفتار شدهروز در دیده ی ما تار شدهجمع ما رو به پریشان حالی استجای او در همه جائی خالی استهفت سال است کز او بی خبرمسوی او نیست کسی راهبرمنه سلامی رسد از او مارانه پیامی بود از او ماراپدرم موسی عصر خویش استخصم فرعون ضلالت کیش استبس که فرعون زمان طغیان کردقصد موسای زمان بر جان کردبود سرگرم مناجات و دعاکه ز دوشش بکشیدند ردادل پاک از گنهش آزردندوز سر تربت جدّش بردندخصم ترتیب دو محمل داده ستزان ندانم به کجا افتاده استنیست از مرگ و حیاتش خبرینه از آن گمشده ما را اثریکاروانی که ز بغداد آیددل من باز به فریاد آیدمی روم نام پدر می گویمحالِ آن گمشده را می جویمبانگ لا از همه جا می شنوموز همه پاسخ لا می شنوماو که حال همه را می دانددر کجا هست ، خدا می داندای خدایی که تو هستی یارشهر کجا هست ، سلامت دارشتو بیفزا به حیاتش یا رببده از بند نجاتش یاربکم مکن سایۀ او از سر ماباز او را برسان در بر ماشاعر : حاج سید رضا مؤید--------توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارددرصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر موسی ابن جعفر ، امام موسی کاظم ، اشعار امام کاظم ، شعر امام کاظم ، شعر موسی ابن جعفر ، اشعار به مناسبت شهادت موسی ابن جعفر ، امام موسی کاظم ، شعر آیینی ، شعر آئینی ، شهادت موسی ابن جعفر ، شعر به مناسبت شهادت امام موسی ابن جعفر

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است