آشنایی با مداح اهل بیت ع - حسن حیدرزاده قمی

منتشر شده در شنبه, 18 شهریور 1391 00:46

نوشته شده توسط امیرحسین فلاح

بازدید: 8687

اینجانب حسن حیدرزاده قمی متولد شهریورماه 1357 در شهر قم خیابان چهارمردان محله ی الوندیه به دنیا آمدم.

دوران ابتدایی کلاس سوم بودم که معلم پرورشی صدای بچه ها را محک زد و من به عنوان تک خوان گروه سرود انتخاب شدم، به مناسبت 13 آبان گروه سرود سرودی انتخاب شد و من به لطف خدا رتبه ی ممتازی گرفتم. یادم هست بعد از مدتی خواندن سرود تقارن پیدا کرد با سفر مقام معظم رهبری که آن زمان سمت ریاست جمهوری را به عهده داشتن به قم آمدن و در مسجد چهارمردان سخنرانی فرمودند یکی از برنامه های قبل از سخنرانی برنامه گروه سرود ما بود بعد از خواندن سرود مورد لطف و عنایت حضرت آقا قرار گرفت و بسیار بنده را تشویق کرد از همان روز علاقه ی من به خواندن زیاد شد.مرحوم پدرم سرپرست و میاندار هیئت بود.

ادامه ی متن ، در ادامه ی مطلب....

ایشان مرا به نوحه خوانی و مرثیه سرایی بسیار تشویق می کردند. من شعری برای خواندن نداشتم، پدرم هر هفته عصرهای جمعه مرا به جلسه ی مرحوم حاج ملاحسین مولوی می برد و مرا به ایشان معرفی کرد. مرحوم حاج مولوی چند بیت شعر به من دادند که در مسجد محلمان بخوانم ، و من خواندم و مورد محبت مردم قرار گرفتم،مداحی را ادامه دادم و بعد به دبیرستان قدس راهی شدم و مدرک دیپلم را گرفتم.استادان اینجانب استاد ستایشگر،استاد حاج مولوی ، استاد حاج سید احمد شمس،استاد فلاح بودند و من هرهفته در جلسات ایشان شرکت می کردم و جا دارد یادی کنم از استاد حاج علی خورشیدی و حاج حسن باقری که حقیر را مورد تفقد قرار دادند. بعد از چند سال به تهران می رفتم و از محضر حاج علی انسانی بهره مند می شدم. با تشویق اساتیدم شور خواندن در من زیاد شد . در سال 1376 عازم به خدمت سربازی و در نیروی هوایی ارتش شدم و بعد از پایان خدمت برای مرحله ی اول در دهه ی محرم از من دعوت به عمل آمد . برای مداحی به شیراز بروم به لطف خدا و سیدالشهدا جلساتم خیلی خوب بر پاشد و چند سال از من دعوت به عمل آمد در شیراز بعد از آن در جلسات و هیئت های مذهبی از جمله هیئت های بنام امثال هیئت چهل اختران ، فاطمیه قم ،خادم الرضا ، و بیوت مراجع تقلید دفتر مقام معظم رهبری و حرم ملکوتی حضرت معصومه دعوت شدم که برنامه هایم به لطف خدا هنوز ادامه دارد . در 30 سالگی به حج ابراهیمی رفتم که موج چشم گیری در زندگیم ایجاد نمود. در پایان جا دارد ، یاد و خاطره ی همه اساتیدم به خصوص نام بردگان و همچنین مرحوم والدم و مادر عزیز تر از جانم که مشوق اصلی من بود گرامی بدارم.

کوری به از آن کز کرمت چشم بپوشم

لالی به از آنم که ثنای تو نگویم

اضافه کردن نظر