عیدالله الاکبر اشعار ویژه عید غدیر

ترتیل قرآن کریم 30 جزء

 

بخش های ویژه سایت مداحان قم
اخبار مذهبی , مداحی , مداحان , شاعران
اشعار مذهبی , اشعار مداحی
دانلود مداحی , مداحان اهلبیت ,مداحان قم
گلزار شهدای مجازی,وصیت نامه خاطرات شهدا کلیپ شهدا صدای شهدا
معرفی نامه و زندگی نامه مداحان و شاعران اهل بیت

اوقات شرعی

افراد آنلاین

ما 16 کاربر آنلاین داریم

آمار بازدیدکنندگان

امروز
دیروز
این هفته
این ماه
کل آمار
4644
6596
40711
107164
31144761
Your IP: 18.119.133.228
ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسن
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن
روز نخست نقش جمال تو را کشید
نقاش حسن با قلم ابتدا   حسن
از شرم آفتاب رخت خفت آفتاب
در پشت کوه‌ها و پس ابرها حسن
ترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهل
از بس که دیده در تو جمال خدا حسن
از کائنات نغمۀ آمین شود بلند
دست تو تا بلند شود بر دعا حسن
افکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گل
از بوسه‌های پشت هم مصطفا حسن
روح نبی، روان علی، قلب فاطمه
گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن
از صد هزار فیض مسیحا نکوتر است
دردی که با دعای تو گردد دوا حسن
باب تو باب حاجت ارباب حاجت است
ای عالمی به کوی تو حاجت روا حسن
جسم مسیح نه که روان مسیح هم
می‌گیرد از تبسم گرمت شفا، حسن
گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد
بهر نجات خلق کند اکتفا حسن
گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی
از بس که داده بوسه دهان تو را حسن
یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب
یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن
وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار
حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن
باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش
تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن
باید نبی زیارت حُسن تو را کند
در لاله‌زار وحی به صبح و مسا حسن
زوار توست جان و رواقت بهشت دل
بالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسن
گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟
ای گوشه‌ای ز خاک تو عرش عُلا حسن
روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟
جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن
صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه
صبر تو داد دین خدا را بقا حسن
از بامداد اول خلقت تو بوده‌ای
بنیانگذار نهضت کرب و بلا حسن
آل نبی تمام کریمند و تو شدی
مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن
خلقند میهمان و تویی میزبان خلق
ملک وجود آمده مهمان سرا حسن
عمری اگر که بند ز بندم جدا کنند
حاشا که لحظه‌ای ز تو گردم جدا حسن
وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند
سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن
بیچاره‌های کوردل پست، غافلند
دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن
دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:
غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسن
سوگند می‌خورم به خدا نیست ناامید
هر کس که آورد به تو روی رجا حسن
دست بریدۀ پسر کوچکت بس است
در حشر بر نجات همه ماسوا، حسن
هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو
دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن
 

شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)

--------

توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد

درصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر
 
Tags: ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسنخورشید، مستمند تو از ابتدا حسنروز نخست نقش جمال تو را کشیدنقاش حسن با قلم ابتدا حسناز شرم آفتاب رخت خفت آفتابدر پشت کوه‌ها و پس ابرها حسنترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهلاز بس که دیده در تو جمال خدا حسناز کائنات نغمۀ آمین شود بلنددست تو تا بلند شود بر دعا حسنافکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گلاز بوسه‌های پشت هم مصطفا حسنروح نبی، روان علی، قلب فاطمهگیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسناز صد هزار فیض مسیحا نکوتر استدردی که با دعای تو گردد دوا حسنباب تو باب حاجت ارباب حاجت استای عالمی به کوی تو حاجت روا حسنجسم مسیح نه که روان مسیح هممی‌گیرد از تبسم گرمت شفا، حسنگر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهدبهر نجات خلق کند اکتفا حسنگویی که از لب تو عسل خورده مصطفیاز بس که داده بوسه دهان تو را حسنیک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتابیک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسنوقتی که جای دست خدا می‌شوی سوارحیف است پا نهی به سر چشم ما حسنباید رسول و حیدر و زهرا شوند گوشتا ذات حق برای تو گوید ثنا حسنباید نبی زیارت حُسن تو را کنددر لاله‌زار وحی به صبح و مسا حسنزوار توست جان و رواقت بهشت دلبالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسنگنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟ای گوشه‌ای ز خاک تو عرش عُلا حسنروزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسنصلح تو کرد روز معاویّه را سیاهصبر تو داد دین خدا را بقا حسناز بامداد اول خلقت تو بوده‌ایبنیانگذار نهضت کرب و بلا حسنآل نبی تمام کریمند و تو شدیمشهور در کرامت و لطف و عطا حسنخلقند میهمان و تویی میزبان خلقملک وجود آمده مهمان سرا حسنعمری اگر که بند ز بندم جدا کنندحاشا که لحظه‌ای ز تو گردم جدا حسنوهابیان به زائر تو راه بسته‌اندسد می‌کشند دور مزار تو، یا حسنبیچاره‌های کوردل پست، غافلنددارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسندشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسنسوگند می‌خورم به خدا نیست ناامیدهر کس که آورد به تو روی رجا حسندست بریدۀ پسر کوچکت بس استدر حشر بر نجات همه ماسوا، حسنهر گوشه روز حشر، دراز است سوی تودست هزار «میثم» بی دست و پا حسن شاعر : حاج غلامرضا سازگار (میثم)--------توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارددرصورت برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تغییر کد امنیتی

این سایت توسط گروه مهندسی نرم افزار انعکاس برتر طراحی و اجرا شده است