- منتشر شده در شنبه, 24 مرداد 1388 18:07
- نوشته شده توسط امیرحسین فلاح
- بازدید: 8525
دریا ست نبی و گوهرش فاطمه است
 
 یکتاست علی و همسرش فاطمه است
 
 با آنکه پناهه همه خلقست حسین
 
 او هم به پناه مادرش فاطمه است
 
 ***
 
 خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
 
 میان شعله ها آیینه ام سوخت
 
 چنان مسمار در قلبم فرو رفت
 
 که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
 
 ***
 
 غم طفلی فراموشم نرفته
 
 که بارغصه از دوشن نرفته
 
 گذشته سالها از کوچه اما
 
 صدای سیلی از گوشم نرفته
شاعر : حاج غلامرضا سازگار
--------
توجه ! به علت تایپ اشعار امکان هر گونه غلط تایپی در متن اشعار وجود دارد
درصورت  برخورد با غلط ها ،جهت رفع آنها ما را در قسمت نظرات مطلع فرمایید. باتشکر












نظرات